من چطوری به تو عطر تو بیمار شدم

خسته از دل خسته ام که خیلی خسته است

خسته از تو، از رویای به جا مانده از تو

خسته از سرگردانی در شهری که کاملاً ویران شده است

بدون تو سرگردان زیر آسمان همیشه بارانی

رها کردن، دور ماندن برای من چندان آسان نیست

خیلی راحت منو از خودت دور کنی، چطور تونستی؟

چطور تونستی آرزوی خسته ام رو فراموش کنی؟

حسرت روزهای گذشته آه تو را ترک کرد

چگونه می توانم به تو، به عطر تو معتاد شوم؟

با تو ماندن عطر باران در شب

خسته از دل خسته ام که خیلی خسته است

خسته از تو، از رویای به جا مانده از تو

خسته از سرگردانی در شهری که کاملاً ویران شده است

بدون تو سرگردان زیر آسمان همیشه بارانی

رها کردن، دور ماندن برای من چندان آسان نیست

خیلی راحت منو از خودت دور کنی، چطور تونستی؟

چطور تونستی آرزوی خسته ام رو فراموش کنی؟

حسرت روزهای گذشته آه تو را ترک کرد

چگونه می توانم به تو، به عطر تو معتاد شوم؟

با تو ماندن عطر باران در شب

خسته از خستگی این دل

از اینکه به من فکر میکنی خسته شدم

خسته از پرسه زدن در شهری که همه در آن جا نیستند

بدون تو، زیر آسمان باران می بارد

از دست دادن دل و دوری از شما کار چندان آسانی نیست

منو با چه سبکی پر کردی، بگو چطور؟

چگونه غم این خستگی را فراموش کردی؟

حسرت روزهای گذشته رفته است

چطور از تو و عطرت خسته شدم؟

وقتی رفتی بوی باران شبانه تو را همراهی کرد

خسته از خستگی این دل

از اینکه به من فکر میکنی خسته شدم

خسته از پرسه زدن در شهری که همه در آن جا نیستند

بدون تو، زیر آسمان باران می بارد

از دست دادن دل و دوری از شما کار چندان آسانی نیست

منو با چه سبکی پر کردی، بگو چطور؟

چگونه غم این خستگی را فراموش کردی؟

حسرت روزهای گذشته رفته است

چطور از تو و عطرت خسته شدم؟

وقتی رفتی بوی باران شبانه تو را همراهی کرد

بخونیدش:  چرا اثر انگشت انسان ها با هم متفاوت است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا