چرا باید ب پدر و مادر خود احترام بگذاریم
چکیده
عده ای بر آن باورند که خود به خود به وجود آمدهاند و پدر و مادر در رشد و تکامل آنها هیچ تاثیری نداشتهاند و حال که به سن جوانی و بزرگی رسیدهاند میتوانند هر بی احترامی و بی ادبی را به پدر و مادر خود بکنند. محقق در این تحقیق، به کمک آیات نورانی قرآن و احادیث معصومین (ع) عمده حقوقی را که برگردن فرزندان میباشد بیان نموده تا خواننده ضمن مطالعه آن مراحل حرکت به سوی کمال را در خود پیدا نماید.
کلید واژهها: پدر، مادر، احسان، حقوق، والدین، عاق
مقدمه
آنچه در پیش رو است، مطالبی عمیق و دقیق در روایات در مورد احسان و نیکی کردن به پدر و مادر است منظور از احسان و نیکی کردن به پدر و مادر چیست؟ ایا اگر ما به پدر و مادر خود نیکی نکنیم عقوبتی شامل مال ما میشود؟ چگونه ما میتوانیم این احسان و نیکی کردن را کسب کنیم؟
این اثر دارای چندین فصل میباشد که میتواند به تمام سوالات ما راجع به پدر و مادر جواب بدهد:
فصل اول: تعریف واژه احسان و نیکی کردن به والدین؟
فصل دوم: تعداد آیات و روایاتی که در این زمینه بیان شده
فصل سوم: آیات قرآن و تفسیر بعضی از آیات و نکات مورد نظر آیات
فصل چهارم: روایات معصومین و ائمه اطهار (ع)
فصل پنجم: سیری در سیره حقوق والدین
فصل ششم: اهمیت، آثار و فوائد احیان و نیکی به والدین
فصل هفتم: راههای کسب احسان و نیکی به والدین
فصل هشتم: مصادیق احسان به والدین
فصل نهم: عمده حقوق والدین پس از مرگ
فصل دهم: چگونه ما عاق والدین شویم و مصادیق و اقسام و کیفر های عاق والدین؟
احسان و احسان به پدر و مادر
تعریف واژه: مشارکت و مدد کاری و نیکو کاری به والدین با مال و آبرو و جان و فرمانبرداری محض از آنان مگر در معصیت خدا
نقطهی مقابل: احسان و نیکی نکردن به والدین (عاق والدین)
تعریف واژه: عدم مشارکت و مددکاری در رفع نیاز های والدین به جان و مال و آبرو عدم اطاعت و فرمانبرداری از آنان.
تعداد آیات قرآن: حدود 12 آیه قرآن در این باره بیان شده است.
تعداد روایات: در میزان الحکمه 64 روایت ذکر شده است؛ و در بحار الانوار، ج 74، 101 روایت ذکر شده است.
آیات قرآن
وَ وَصَّيْنَا الْانسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَ وَضَعَتْهُ كُرْهًا وَ حَمْلُهُ وَ فِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شهَْرًا حَتىَّ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَب أَوْزِعْنىِ أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتىِ أَنْعَمْتَ عَلی وَ عَلىَ وَالِدَىَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَئهُ وَ أَصْلِحْ لىِ فىِ ذُرِّيَّتی إِنی تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنی مِنَ الْمُسْلِمِين (1)؛ ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، مادرش او را با ناراحتی حمل میکند و با ناراحتی بر زمین میگذارد، و در دوران حمل و از شیر گرفتنش سی ماه است، تا زمانی که به کمال قدرت و رشد برسد و به چهل سالگی با بالغ گردد میگوید: «پروردگارا! مرا توفیق ده تا شکر نعمتی را که به من و پدر و مادرم دادی به جا آورم و کار شایسته ای انجام دهم که از آن خشنود باشی، و فرزندان مرا صالح گردان؛ من به سوی تو باز میگردم و توبه میکنم و من مسلمانم!»
وَ اخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّل مِنَ الرَّحْمَةِ وَ قُل رَّب ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانىِ صَغِيرً (2)؛ و بر آنان بال فروتنی مهر آمیز بگستر و بگو پروردگارا بر آنان رحمت آور همچنانکه (بر من رحمت آوردند) مرا در کودکی پرورش دادند.
وَ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَ لَا تُشرِْكُواْ بِهِ شَيًْا وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَنًا ( 3)؛ و خداوند را بپرستید و چیزیز را برای او شریک نیاورید و به پدر و مادر خود نیکی کنید
وَ قَضىَ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا إِيَّاهُ وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَنًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبرََ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لهَُّمَا أُف وَ لَا تَنهَْرْهُمَا وَ قُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا (4)؛ و پروردگارت امر کرده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود نیکی کنید، و اگر یکیک از آنها، یا هر دوی آنها در نزد تو به سن پیری برسند به آنان حتی اُف هم نگو و آنان را مران و با ایشان به نرمی (و احترام) سخن بگو.
وَ إِن جَاهَدَاكَ عَلىَ أَن تُشْرِكَ بىِ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَ صَاحِبْهُمَا فىِ الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَ اتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلی ثُمَّ إِلی مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم به ما كُنتُمْ تَعْمَلُون (5)؛ و هرگاه آن دو، تلاش کنند که تو چیزی را همتای من قرار دهی، که از آن آگاهی نداری (بلکه میدانی باطل است) و از ایشان اطاعت مکن ولی با آن دو، در دنیا به طرز شایسته ای رفتار کن؛ و از راه کسانی پیروی کن که توبه کنان به سوی من آمدهاند؛ سپس بازگشت همه شما به سوی من است و من شما را از آنچه عمل کردید آگاه میکنم.
قُلْ تَعَالَوْاْ أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُم أَلَّا تُشرِْكُواْ بِهِ شَيًْا وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَنًا وَ لَا تَقْتُلُواْ أَوْلَادَكُم مِّنْ إِمْلَاق نحَّْنُ نَرْزُقُكُمْ وَ إِيَّاهُم وَ لَا تَقْرَبُواْ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطَن وَ لَا تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتىِ حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَق ذَالِكم وَصَّئكُم بِهِ لَعَلَّكم تَعْقِلُون (6)؛ بگو: بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک خود قرار ندهید! و به پدر و مادر خود نیکی کنید! و فرزندانتان را از (ترس) فقر، نکشید! ما شما و آ «ها را روزی میدهیم؛ و نزدیک کارهای زشت مروید، چه آشکار باشد و چه پنهان! و انسانی را که خداوند محترم شمرده به قتل نرسانید! مگر حق (و از روی استحقاق) این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش کرده، شاید درک کنید!»
كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيرًْا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوف حَقًّا عَلىَ الْمُتَّقِين (7)؛ بر شما نوشته شده: هنگامی که یکی از شما را مزگ فرا رسید، اگر چیز خوبی (= مالی) از خود به جای گذارده، برای پدر و مادر و نزدیکان، به طور شایسته وصیت مکند! این حقی است بر پرهیزگاران!
آیات دیگری (8) نیز در مورد احترام و احسان به پدر و مادر بیان شده است که ما به همین چند مورد اکتفا کنیمو به تفسیر یکی از آیه های بیان شده میپردازیم و نکاتی را راجع به آن آیه به پدر و مادر بیان میکنیم: در تفسیر نور (9) و تفسیرسوره اسراء (10) نکاتی جال بیان شده بود که لازم دیدم آنها را برای خوانندگان عزیز بیان نمایم.
نکات ذکر شده
1. در احادیث، در مورد احسان به والدین بسیار سفارش شده و از آزردن آنان نکوهش به عمل آمده است: پاداش نگاه رحمت به والدین، حج مقبول است. رضایت آن دو رضای الهی و خشم خداست. احسان به پدر و مادر عمر را طولانی میکند و سبب میشود که فرزندان نیز به ما احسان کنند در احادیث آمده است: حتی اگر تو را زدند، تو «اُف» نگو خیره نگاه مکن دست بلند مکن، جلو تر از آنان راه مرو، آنان را به نام صدا نزن، کاری مکن که مردم بر آنان دشنام دهند، پیش آنان منشین و پیش از آنکه از تو چیزی بخواهند به آنان کمک کن. (11)
2. مردی مادرش را به دوش گرفته و طواف میداد، پیامبر را در همان حالت دید، پرسید: آیا حق مادرم را ادا کردم؟ فرمودند: حتی حق یکی از ناله های زمان زایمان را هم ادا نکردی (12)
3. از پیامبر (ص) سوال شد:آیا پس از مرگ هم احسانی برای والدین هست؟ فرمود: آری، از راه نماز خواندن برای انان و استغفار برایشان و وفا به تعهداتشان و پرداخت بدهیهایشان و احترام دوستانشان. ( 13)
4. مردی از پدرش نزد پیامبر شکایت کرد حضرت پدر راخواست و پرسش نمود، پدر پیر گفت: روزی من قوی و پولدار بودم و به فرزندم کمک کردم، اما امروز او پولدار شده و به من کمک نمیکند رسول خدا (ص) گریست و فرمود: هیچ سنگ و دشمنی نیست که این قصد را بشنود و گریه نکند! سپس به آن فرزند فرمود: انت و مالک لابیک تو و داراییات از آن پدرت هستید. ( 14 )
5. در حدیث آمده است: حتی اگر والدین فرزند خود را زدند، فرزند بگوید: «خدا شما را ببخشد» که این کلمه همان قول کریم (15) است. (16)
6. احسان به والدین از صفات انبیاست چنانکه در مورد حضرت عیسی (ع) توصیف «براً به والدتی» در مورد حضرت یحیی (ع) «براً بوالدیه» (17) آمده است.
7. والدین، تنها پدر و مادر نیستند. در برخی احادیث، پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) پدر امت به حساب آمدهاند. (18) همچنان که حضرت ابراهیم، پدر عرب به حساب آمده است. ( 19 ) «مله ابیکم ابراهیم» (20)
پیام آیات
1. خدمتگزاری و احسان به پدر و مادر، از اوصاف موحد واقعی است «الا تعبد و الا اباه و بالوالدین احسانا»
2. فرمان نیکی به پدر و مادر مانند فرمان توحید، قطعی و نسخ نشدنی است
3. احسان، به والدین در کنار توحید و اطاعت از خداوند آمده است تا نشان دهد این کار، هم واجب عقلی و وظیفهی انسانی است، هم واجب شرعی «قشی ربک الا تعبدوا الا ایه و بالوالدین احساناً»
4. در احسان به والدین، مسلمان بودن آنها شرط نیست «بالوالدین احساناً»
5. در احسان به پدر و مادر، فرقی میان آن دو نیست «بالوالدین احساناً»
6. نیکی به پدر و مادر را بی واسطه به دست خود انجام دهیم «بالوالدین احساناً»
7. احسان به پدر و مادرحد و مرز ندارد «بالوالدین احساناً» (نه مثل فقیر، که تا سیر شود، و جهاد که تا رفع فتنه باشد و روزه که تا افطار باشد)
8. سفارش قرآن به احسان، متوجه فرزندان است، نه والدین. «بالوالدین احساناً» زیرا والدین نیازی به سفارش ندارند و به طور طبیعی به فرزندان خود احسان میکنند.
9. هر چه نیاز جسمی و روحی والدین بیشتر باشد، احسان بر آنان ضروریتر است «یبلغن عندک اکبر»
10. پدر و مادر سالمند را به آسایشگاه نبریم، بلکه نزد خود نگهداریم «عندک»
11. وقتی قرآن از رنجاندن مسائل بیگانه ای نهی میکند، «اما السائل فلا تنهر» تکلیف پدر و مادر روشن است. «فلا تنهر هما»
12. هم احسان لازم است هم سخن زیبا و خوب «احساناً… قل لهما قولاً کریماً» بعد از احسان، گفتار کریمانه.
13. در احسان به والدین و قول کریمانه، شرط مقابله نیامده است یعنی اگر آنان هم با تو کریمانه برخورد نکردند، تو کریمانه بگو «و قل لهما قولاً کریماً»
پس از بیان آیات قرآن کریم در مورد احترام به احسان به پدر و مادر برای اینکه ارزش بحث بیشتر و بهتر درک شود لازم دانستیم که سخنان ائمه اطهار و معصومین (ع) را در این مورد بیان کنیم پس با بیان روایات ائمه معصومین (ع) امیدواریم که این مطلی در قلب ما رسوخ کند و بر اعتقاد متا بیشتر بیفزاید که پدر و مادر آنقدر ارزش دارند که خداوند بعد از اطاعت از خود، اطاعت از پدر و مادر را برای بندگان واجب کرده است.
حدیث
رسول الله (ص) لَمّا سُئلَ عَن حقُ الوالِدَین علی وَلَدِهِما- : هُما جَنَّتُک و نازُکَ (21)؛ پیامبر خدا (ص) : در پاسخ به سوال از حق پدر و مادر بر فرزندانشان آن دو بهشت و دوزخ تو هستند.
الامام علی (ع) : بِرُّ الْوَالِدَيْنِ مِنْ أَكْرَمِ الطِّبَاع (22)؛ امام علی (ع) نیکی به پدر و مادر، از ارجمندترین خصلتهاست.
الامام الرضا (ع) : إنّ اللهُ عَزَّوجل… أمَرَ بِالشُکرِ لَهُ للِوالِدَین، فَمَن لَم یَشکُر والِدَیهِ یَشکُرِ اللهَ (23)؛ امام رضا (ع) خداوند عزوجل… به سپاسگزاری از خود و پدر و مادر فرمان داده است. پس هر که از پدر و مادرش سپاسگزاری نکند، از خداوند سپاسگزاری نکرده است.
الامام زین العابدین (ع) – کانَ مِن دُعائهِ لأبَوَیهِ -اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّءُوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِي لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّي بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِي مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَايَ هَوَاهُمَا (24)؛ امام سجاد (ع) – در دعا برای والدین خود- بار خدايا، چنان كن كه هيبت پدر و مادرم در دل من چنان باشد كه هيبت پادشاهى سخت مهيب، و به آن دو نيكى و مهربانى كنم آن سان كه مادرى مهربان به فرزند خود نيكى و مهربانى كند. خداوندا، فرمانبردارى از پدر و مادر و نيكى و مهربانى مرا در حق ايشان براى من شادى بخشتر گردان از به خواب رفتن بىخوابى كشيدگان و آب سرد نوشيدن جگر سوختگان، تا ميل و خواهش ايشان را بر ميل و خواهش خويش برترى نهم و خشنوديشان را بر خشنودى خود پيش دارم.
عنه صلی الله علیه واله فی وصیه لرجل:وَ وَالِدَيْكَ فَأَطِعْهُمَا وَ بَرَّهُمَا حَيَّيْنِ كَانَا أَوْ مَيِّتَيْنِ- وَ إِنْ أَمَرَاكَ أَنْ تَخْرُجَ مِنْ أَهْلِكَ وَ مَالِكَ فَافْعَلْ- فَإِنَّ ذَلِكَ مِنَ الْإِيمَان (25 )؛ مردى نزد پيغمبر (ص) آمد و گفت: اى رسول خدا به من سفارشى فرما و آن حضرت فرمود: چيزى را شريك خدا مگير و گرچه به آتش سوخته شوى و شكنجه گردى جز كه دلت پاىبند ايمان باشد و پدر و مادرت را فرمانگزار باش و بآنها نيكى كن زنده باشند يا مرده و اگر بتو فرمايند از خاندان و دارائيت بیرون شود و آن را انجام بده که آن جزئی از ایمان است.
الامام باقر:إِنَ الْعَبْدَ لَيَكُونُ بَارّاً بِوَالِدَيْهِ فِي حَيَاتِهِمَا- ثُمَّ يَمُوتَانِ فَلَا يَقْضِي عَنْهُمَا دَيْنَهُمَا وَ لَا يَسْتَغْفِرُ لَهُمَا- فَيَكْتُبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَاقّاً- وَ إِنَّهُ لَيَكُونُ عَاقّاً لَهُمَا فِي حَيَاتِهِمَا غَيْرَ بَارٍّ بِهِمَا- فَإِذَا مَاتَا قَضَى دَيْنَهُمَا وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمَا- فَيَكْتُبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَارّا ً (26) امام باقر (ع) فرمود: راستى بنده خدا خوشرفتار است با والدينش در زندگى آنها سپس بميرند و وامشان را نپردازد و به راشان آمرزش نخواهد و خدا عز و جل او را عاق نويسد و بسا كه در زندگى آنان عاق باشد و نيكى كند با آنها، و چون مردند وامشان را بدهد و به راشان آمرزشخواهد و خدا عز و جل او را احسان کند و بار نویسد.
جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص- فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ- مَا مِنْ عَمَلٍ قَبِيحٍ إِلَّا قَدْ عَمِلْتُهُ فَهَلْ لِي مِنْ تَوْبَةٍ- فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَهَلْ مِنْ وَالِدَيْكَ أَحَدٌ حَيٌّ قَالَ أَبِي- قَالَ فَاذْهَبْ فَبَرَّهُ- قَالَ فَلَمَّا وَلَّى قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَوْ كَانَتْ أُمُّه(27 )؛ مردى نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت:يا رسول الله هيچ كار زشتى نبوده مگر كه كردهام آيا براى من توبه باشد؟ رسول خدا (ص) به او فرمود آيا پدر و مادرت زنده باشند؟ گفت: پدرم زنده است فرمود برو و با او نيكى كن گفت چون آن مرد رو برگرداند، رسول خدا (ص) فرمود كاش مادرش بود (كه خوشرفتارى او به توبه نزدیکتر بود) در دعوات رواندی آن حضرت مانندش آمده.
وَ قَالَ (ع) أَدْنَى الْعُقُوقِ أُفٍّ وَ لَوْ عَلِمَ اللَّهُ شَيْئاً هُوَ أَهْوَنُ مِنْهُ لَنَهَى عَنْهُ ( 28)؛ و فرمود: كمترين عاقها گفتن كلمهى اف باشد و اگر از آن كلمه پستتر كلمهاى بود خدا از آن نهى مىكرد.
رسول الله (ص) : مِ الکَبائرِ شَتمُ الّرجُلِ والِدَته، بسبُّ اُمَّهُ فیسبُّ اُمَُهُ (29 )؛ پیامبر خدا (ص) از گناهان کبیره است که انسان پدر و مادر خود را دشنام دهد، (به این صورت که) انسان پدر کسی را دشنام دهد و او هم متقابلا پدر وی را دشنام دهد، یا مادر کسی را دشنام دهد و در نتیجه آن شخص مادر وی را دشنام گوید.
الامام ارضا (ع) : حَرَّمَ اللَّهُ عُقُوقَ الْوَالِدَيْنِ لِمَا فِيهِ مِنَ الْخُرُوجِ مِنَ التَّوْفِيقِ لِطَاعَةِ اللَّهِ تَعَالَى وَ التَّوْقِيرِ لِلْوَالِدَيْنِ وَ تَجَنُّبِ كُفْرِ النِّعْمَةِ وَ إِبْطَالِ الشُّكْرِ وَ مَا يَدْعُو مِنْ ذَلِكَ إِلَى قِلَّةِ النَّسْلِ وَ انْقِطَاعِهِ لِمَا فِي الْعُقُوقِ مِنْ قِلَّةِ تَوْقِيرِ الْوَالِدَيْنِ وَ الْعِرْفَانِ بِحَقِّهِمَا وَ قَطْعِ الْأَرْحَامِ وَ الزُّهْدِ مِنَ الْوَالِدَيْنِ فِي الْوَلَدِ وَ تَرْكِ التَّرْبِيَةِ لِعِلَّةِ تَرْكِ الْوَلَدِ بِرَّهُمَا؛ (30 )؛ امام رضا (ع) خداوند نافرمانی پدر و مادر را از این جهت حرام فرموده است که موجب از دست دادن توفیق طعات خداوند عزوجل و بی احترامی به پدر و مادر و ناسپاسی نعمت و از بین رفتن شکر و سپاسگذاری و کم شدن نسل و قطع شدن آن میشود؛ زیرا نافرمانی والدین سبب میگردد که به پدر و مادر احترام گذاشته نشود، حق و حقوق آنها شناخته نشود، پیوندهای خویشاوندی قطع گردد، پدر و مادر به داشتن فرزند بی رغبت شوند و به علت نیکی نکردن و فرمان نبردن از پدر و مادر، آنان نیز کار تربیت او را رها سازند.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ إِنَّ يُوسُفَ ع لَمَّا قَدِمَ عَلَيْهِ الشَّيْخُ يَعْقُوبُ ع دَخَلَهُ عِزُّ الْمُلْكِ فَلَمْ يَنْزِلْ إِلَيْهِ فَهَبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ يَا يُوسُفُ ابْسُطْ رَاحَتَكَ فَخَرَجَ مِنْهَا نُورٌ سَاطِعٌ فَصَارَ فِي جَوِّ السَّمَاءِ فَقَالَ يُوسُفُ ع مَا هَذَا النُّورُ الَّذِي خَرَجَ مِنْ رَاحَتِي فَقَالَ نُزِعَتِ النُّبُوَّةُ عَنْ عَقِبِكَ عُقُوبَةً لِمَا لَمْ تَنْزِلْ إِلَى الشَّيْخِ يَعْقُوبَ فَلَا يَكُونُ مِنْ عَقِبِكَ نَبِي(31)؛ امام صادق عليه السّلام فرمودند: هنگامى كه يعقوب عليه السّلام بر يوسف عليه السّلام وارد شد، عزت پادشاهى موجب شد تا از تخت پائين نيايد و از پدر احترام كند در اين هنگام جبرئيل نازل شد و گفت: اى يوسف دستت را باز كن و او هنگامى كه دستش را باز كرد نورى از آن خارج گرديد و بطرف آسمانها رفت، يوسف گفت: اين نور چه بود كه از دستم بر آمد، جبرئيل گفت: آن نور نبوت بود چون برای یعقوب از تخت پایین نیامدی رفت و از فرزندان تو کسی به نبوت نمیرسد.
وَ قَالَ (ع) : الْعُقُوقُ يُعْقِبُ الْقِلَّةَ وَ يُؤَدِّي إِلَى الذِّلَّة ( 32 )؛ ترک احسان به پدر و مادر موجب تنهائی و منتهی به خواری میشود.
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ كُشِفَ غِطَاءٌ مِنْ أَغْطِيَةِ الْجَنَّةِ- فَوَجَدَ رِيحَهَا مَنْ كَانَتْ لَهُ رُوحٌ مِنْ مَسِيرَةِ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ- إِلَّا صِنْفاً وَاحِداً- قُلْتُ مَنْ هُمْ قَالَ الْعَاقُّ لِوَالِدَيْه(33 )؛ روای میگوید: امام صادق (ع) فرمود: چو روز قيامت باشد يك پرده از پردههاى بهشت برداشته شود و بويش را دريابد هر که جان دارد از پانصد سال مسافت جز یک دسته که گفتم که باشند؟ فرمود عاق والدین.
عَن أبي جعفر عليه السّلام قال: إنّ أبي نظر إلى رجل و معه إبنه يمشي و الإبن متّكىء على ذراع الأب، قال: فما كلّمه أبي عليه السّلام مقتا له حتّى فارق الدّنيا. (34 )؛ حضرت باقر عليه السّلام روايت شده كه فرمود: پدرم (حضرت زين العابدين عليه السّلام) مردى را مشاهده فرمود كه با پسر خود راه میرفت در حالى كه آن پسر ببازوى پدر تكيه نموده بود، حضرت باقر عليه السّلام فرمود: پدرم (حضرت زين العابدين) عليه السّلام با آن پسر تكلم نفرمود تا آن پسر از دنيا رفت.
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ ثَلَاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِيهِنَّ رُخْصَةً- أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ- وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ- وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْن (35 )؛ امام باقر (ع) فرمود: سه تا باشند كه خدا عز و جل براى كسى در آنها رخصتى نداده: پرداخت امانت بخوشكار و بدكار، پائيدن به عهد براى خوب و بد و احسان به والدین خوب باشند يابد.
شیخ صدوق در من لا یحضره و علامه مجلسی در بحار از امام صادق (ع) نقل کردند: «اعتقل لسان رجل فی المدینه علی عهد الرسول (ع) فی مرضه الذی مات فیه» ( 36)
در زمان پیغمبر خدا (ص) مردی که دچار مریضی و در حال مردن بود، زبانش بند آد، رسول خدا (ص) وارد شدند به آن مرد، فرمودند: بگو: «لا اله الا الله» (37) نتوانست بگوید دو مرتبه فرمود، نتوانست بگویدو بالای سر آن مرد زنی نشسته بود پیغمبر (ص) فرمود: آیا این مرد مادر دارد؟ آن زن عرض کرد بلی یا رسول الله من مادر او هستم، فرمود: آیا از پسرت راضی هستی؟ عرض کرد نه، یا رسول الله، بلکه بر او غضبناک میباشم، به روایت بحار عرض کرد مدت شش سال است که با او تکلم نکرده ام فی الفقیه فقال رسول الله (ص) «انی احب ان ترضی عنه» پیغمبر به آن زن فرمود: من دوست دارم که از فرزند خود راضی شوی «قالت رضی الله عنی برضاک یا رسول الله» عرض کرد به جهت رضایت شما از او راضی شدم پس رسول خدا (ص) فرمود: بگو لا اله الا الله فی الفور زبانش باز شد و گفت: لا اله الا الله، فرمود: بگو: «یا من یقبل الیسیر و به عفو عن الکثیر اقبل منی الیسیر و اعف عنی الکثیر انک انت اعفو الغفور» (38) و در بحار «انک انت الغفور الرحیم» تمام کلمات را گفت حضرت پرسیدند چه میبینی؟ عرض کرد: دو صورت سیاه بر من وارد شدند فرمودند: دوباره بخوان، همین کلمات را خواند باز فرمودند: چه میبینی؟ عرض کرد آن دو صورت سیاه رفتند و دو صورت سفید بر من وارد شدند و میخواهند روح مرا قبض کنند، پس همان ساعت از دنیا رفت.
در کتاب زبده التصانیف (39) آمده است که : در حدیث وارد شده اگر کسی به قدر عمر دنیا روی یک پا و در خودمت مادر بایستد از عهدهی یک دفعه شیر دادن مادر بر نیامده است و در انوار لغمانیه نقل کرده که در زمان رسول خدا (ص) مردی از دنیا رفت و او را بردند دفن کنند زمین او را قبول نکرد، خبر به پیغمبر دادند فرمود: مادرش از او راضی نیست، فرستادند پیش مادرش از او راضی شد زمین او را قبول کرد. (40)
از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمودند: «رِضَی الرَّبِّ فِی رِضَی الوَالِدَینِ و سَخَطُ الرَّبِّ فِی سَخَطِ الوَالِدین» (41)؛ رضایت خدا در سایه رضایت والدین و خشم خدا در سایه خشم والدین است.
در این قسمت از بحث پس از بیان آیات و روایات مربوط بهتر است سیری داشته باشیم در رساله حقوق امام ساجدین امام عارفین شلاله پاک حسین بن علی (ع)، امام سجاد (ع) و گوش دل دهیم به فرمایشات این بزرگوار در مورد حقوقی که پدر و مادر بر گردن ما دارند:
حق مادر
«أَمَّا حَقُّ الرَّحِمِ- فَحَقُّ أُمِّكَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا حَمَلَتْكَ حَيْثُ لَا يَحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً- وَ أَطْعَمَتْكَ مِنْ ثَمَرَةِ قلبها مَا لَا يُطْعِمُ أَحَدٌ أَحَداً- وَ أَنَّهَا وَقَتْكَ بِسَمْعِهَا وَ بَصَرِهَا وَ يَدِهَا وَ رجلها- وَ شَعْرِهَا وَ بَشَرِهَا وَ جَمِيعِ جوارحها- مُسْتَبْشِرَةً بِذَلِكَ فَرِحَةً موبلة [مُؤَمِّلَةً] – مُحْتَمِلَةً لِمَا فِيهِ مکروهها وَ ألمه و ثقله و غمه [أَلَمُهَا وَ ثقلها وَ غمها] – حَتَّى دَفَعَتْهَا عَنْكَ يَدُ الْقُدْرَةِ وَ أَخْرَجَتْكَ إِلَى الْأَرْضِ- فَرَضِيَتْ أَنْ تَشْبَعَ وَ تَجُوعَ هِيَ وَ تَكْسُوَكَ وَ تَعْرَى- وَ تُرْوِيَكَ وَ تَظْمَأَ وَ تُظِلَّكَ وَ تَضْحَى- وَ تُنَعِّمَكَ بِبُؤْسِهَا وَ تُلَذِّذَكَ بِالنَّوْمِ بِأَرَقِهَا- وَ كَانَ بطنها لَكَ وِعَاءً وَ حِجْرُهَا لَكَ حِوَاءً- وَ ثَدْيُهَا لَكَ سِقَاءً وَ نفسها لَكَ وِقَاءً- تُبَاشِرُ حَرَّ الدُّنْيَا وَ بَرْدَهَا لَكَ وَ دُونَكَ- فَتَشْكُرُهَا عَلَى قَدْرِ ذَلِكَ- وَ لَا تَقْدِرُ عَلَيْهِ إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ وَ تَوْفِيقِه.»؛ حق مادرت این است که بدانی او تو را در جایی نگه داشته که کسی نگه نمیدارد و از میوه دلش به تو داده که کسی به کسی نمیدهد و از تو با همه وجودش از گوش و چشم و دست و پا و مو و پوست، با شادمانی و سرور نگهبانی و نگهداری کرده، ناملایمات غم و اندوه و نگرانیها را تحمل میکند و شادان و خرم است که تو را سیر نماید، و خود گرسنه بماند، تو را بپوشاند و خود برهنه باشد؛ تو را سیراب کند و خود تشنه بماند؛ خود در آفتاب باشد و بر تو سایه افکند، با تحمل و مشقت، آرامش و تنعم تو را فراهم آورد و با پذیرش رنج بی خوابی، تو را از لذت خواب بهره مند سازد. شکمش ظرف وجود تو و دامنش پناهگاه امن تو سینهاش چشمهی جوشانی برای رفع عطش تو و جانش فدای تو شده و سرد و گرم روزگار را به خاطر تو پذیرا گشته است؛ پس باید به پاس این همه محبت و زحمت، شکر گزار او باشی، و هرگز نمیتوانی مگر خدایت یاری کند.
اگر ما کمی فکر کنیم بار دیگر همه رنجهای مادران را مقابل چشم خود میبینیم و به صبر و بردباری او، در تحمل و رنجهای فراوان را تحسین میگوییم و در مقابل این موجود قابل تقدیس و کریم خاضع میشویم و بیشتر احساس وظیفه میکنیم ولی چه زمانی دیگر میخواهیم به این محبتهای او جواب بدهیم؟ درک این مطلب و کلام را کسی چون امام سجاد (ع) فقط میفهمد که با مادر خود بر سر یک سفره همنشین نمیشد و هنگامی که علت را سوال میکنند: «أَنْتَ أَبَرُّ النَّاسِ بِأُمِّكَ وَ لَا نَرَاكَ تَأْكُلُ مَعَهَا قَالَ أَخَافُ أَنْ تَسْبِقَ يَدِي إِلَى مَا سَبَقَتْ عینها إِلَيْهِ فَأَكُونَ قَدْ عَقَقْتُهَا» (42)؛ شما با اینکه از نیکو کارترین مردم هستید، چگونه است که هرگز ندیدهایم با مادرتان بر سر یک سفره بنشینید؟ فرمودند: میترسم بر سر یک سفره دستم را چیزی دراز کنم که قبلاً چشم مادرم بر آن افتاده باشد و با این عمل موجبات نافرمانی او را فراهم کنم.
مقام و منزلت مادر در نزد خداوند
منزلت و مرتبه مادر نزد پروردگار آنقدر بلند و رفیع است که فقها بر اساس آن روایات، فتواهای جالبی دارند؛ مثلا روایتی به رسول اکرم (ص) نسبت داده شده که حضرت فرمودند: «ِذَا كُنْتَ فِي صَلَاةِ التَّطَوُّعِ فَإِنْ دَعَاكَ وَالِدُكَ فَلَا تَقْطَعْهَا وَ إِنْ دَعَتْكَ وَالِدَتُكَ فَاقْطَعْهَا»؛ (43) اگر مشغول خواندن نماز مستحبی هستی و پدرت تو را صدا بزند؛ حق نداری نمازت را قطع کنی؛ اما اگر مادرت تو را صدا زند؛ موظفی نماز مستحبی را شکسته و او را اجابت کنی.
در فتواها آمده است که اگر سفر مباح و یا حتی زیارت مستحبی برای انسان پیش آید و یکی از والدین اظهار نارضایتی کند، و آن سفر را منع کند، سفر حرام می شودو انسان حق ندارد به آن سفر برود. (44)
از دقت و تاکیدی که در روایتها آمده، ارج و قرب و منزلت مادر در درگاه الهی بیشتر از پدر است؛ این مطلب در (فقه الرضا) ع بیان شده است که حضرت فرمودند: «أعلَم أنَّ حَقَ الأُمِّ أَلزَمُ الحُقُوقِ وَ أوجَبُ لاَنَهَّا حَمَلت… »؛ (45) حق مادر نسبت به سایر حقوق، لازمترین و واجبترین حقوق است؛ چرا که او را در جایی حمل کرده…
شخصی خدمت حضرت رسول اکرم (ص) عرض کرد: «یا رسول الله قال أن تُطیعَهُ مَا عَاشَ فَقیلَ مَا حَقُّ الوَالِدَه فَقالَ هَیهَاتُ هَیهَاتَ لَو أنَّهُ عَدَدَ رَملِ عَالجٍ و قَطرِ المَطَرِ أیَّامَ الدُّنیا قامَ بَینَ یدیها مَا عَدَلَ ذَلکَ یَومَ حَمَلَتهُ فِی بطنها»؛ (46) ای رسول خدا! حق پدر چیست؟ حضرت فرمودند: مادامی که زنده است او را اطاعت کنی و مطیع او باشی. بعد عرض کرد: حق مادر چیست؟ فرمودند: اگر انسان به اندازهی ریگهای بیابان و قطرات باران و ایام روزگاران، در مقابل مادر بایستد و او را اطاعت کند، به اندازه یک روز دوران حمل، حق او را ادا نکرده است.
رسول اکرم (ص) فرمودند: «دَعوهُ الوالدهِ أسرَعُ إجابهً، قیل، یا رسولَ اللهِ ولِمَ ذلکَ؟ قال: هی أرحمُ مِن الأدبِ، و دَعوهُ الرَّحِمِ لا تَسقُطُ»؛ ( 47 ) دعای مادر سریعتر اجابت میشود، عرض کردند: چرا یا رسول الله! حضرت فرمودند: چون مادر رحمت و مهربانیاش نسیت به فرزند از پدر بیشتر است، خداوند دعای انسان دحیم و مهربان را هرگز رد نمیکند.
حق پدر
و أمّا حقّ أبيك فأن تعلم أنّه أصلك، و أنّه لو لاه لم تكن، فمهما رأيت من نفسك ممّا يعجبك فاعلم أنّ أباك أصل النعمة عليك فيه، فاحمد اللّه و اشكره على قدر ذلك و لا قوّة إلّا باللّه. حق پدر اين است كه بدانى منشأ وجود تو است، اگر او نبود تو هم نبودى، هر چه در وجودت موجب خوش آيندى است بدان كه ريشهى اين نعمت در وجود پدر است، پس خدا را شكر كن و به قدر اين نعمت سپاسگزار باش و لا قوة الا باللّه (نيروئى جز به مدد الهى نيست)
امام سجاد (ع) در بیاناتشان یاد آور شدهاند که اساسیترین انگیزه برای رعایت احترام پدر این است که بدانمی او اصل و ریشهی تو است و تو شاخه و فرع او هستی؛ به عبارتی دیگر تو ثمره آن درخت هستی از نظر امام نظام مندی عالم آفرینش که برای همگام امری بدیهی و روشن است؛ آثاری دارد و از جمله آن آثار، حقی است که برای اصل و ریشه و نسبت به فرع و میوه ایجاد میشود.
در حدیث قدسی ( 48) نقل شده است که خداوند متعال میفرماید: به عزتی و جَلالی و ارتفاع مَکانی، لو أنَّ العاقَّ لوالدَیه یَعمَلُ بِأعمالِ الأنبیاء جمیعاً لَم أقبَلهَا مِنه ( 49 )؛ قسم به عزت، جلال و جایگاه و واحدانیتم اگر کسی احترام پدر و مادر را نگه ندارد، عاق والدین میشود؛ اگر چه همه اعمال انبیای گذشته در پرونده او ثبت شده باشد؛ یعنی همه خیرات و حسنات را از آدم ابوالبشر تا خاتم پیامبران (ص) انجام داده باشد اعمالش را نخواهم پذیرفت.
حدیث دیگری هست که میفرماید: إنَّ أوّلُ ما کَـب اللهُ فی اللوح المفوظِ إنّی أنا اللهُ لا إالهَ إالَّا أنا ( 50)؛ اولین چیزی که در لوح محفوظ الهی ثبت شده است، شهادت به توحید است.
بعد از شهادت به توحید این مطلب ثبت شده است. مَن رضِیَ عنه والدهُ فأنا مِنه راضٍ، و مَن سخِط علیه والدهُ فأنا علیه ساخط (51)؛ کسی که پدر و مادرش از او راضی باشند، من از او راضی هستم و کسی که پدر و مادرش بر او خشمگین و غضبناک باشند، من بر او خشم میگیرم.
آثار احترام به والدین و پیامد های بی احترامی
وَ قَالَ رسول الله (ص) : مَنْ يَضْمَنْ لِي بِرَّ الْوَالِدَيْنِ وَ صِلَةَ الرَّحِمِ أَضْمَنْ لَهُ كَثْرَةَ الْمَالِ وَ زِيَادَةَ الْعُمُرِ وَ الْمَحَبَّةَ فِي الْعَشِيرَة ( 52 )؛ کسی که تضمین کند نیکو کاری و خدمت به پدر و مادر وصله رحم را انجام دهد، من برای او چند چیز را تضمین میکنم: یکی مال، ثروت و مکنت زیاد؛ دوم عمر طولانی و سوم محبوبیت در میان اقوام و خویشان.
قَالَ رسول الله (ص) : به روا آبَاءَكُمْ يَبَرَّكُمْ أَبْنَاؤُكُم (53)؛ رسول خدا (ص) : فرمود نيكى كنيد با پدرانتان تا به شما نيكى كنند پسرانتان و پارسا باشيد از زنان مردم تا پارسا باشند از زنانتان.
درباره آثار زندگی پس از مرگ به والدین
أَنَّهُ قَالَ إِنَ الْعَبْدَ لَيُرْفَعُ لَهُ دَرَجَةٌ فِي الْجَنَّةِ لَا يَعْرِفُهَا مِنْ أَعْمَالِهِ فَيَقُولُ رَبِّ أَنَّى لِي هَذِهِ فَيَقُولُ بِاسْتِغْفَارِ وَالِدَيْكَ لَكَ مِنْ بَعْدِك(54)؛ وقتی بنده ای به بهشت میرود، او را درجاتی میدهند که وی هر چه اعمال خود میاندیشد عمل قابل توجهی که او را در آن جایگاه قرار بدهد، نمیبیند، سوال میکند خدایا! این مقام و مرتبه از کجا برای من فراهم شده است؟ جواب میشنود با طلب مغفرت والدین تو.
فرازهایی از دعاهای با ارزش امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه
وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَيَّ بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ، وَ الصَّلَاةِ مِنْكَ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين(55)؛ اى خداوند، پدر و مادر مرا نيز به كرامت خود و رحمت خود مخصوص گردان، اى مهربانترين مهربانان.
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ، وَ أَبَرُّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَُّوفِ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِي لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّي بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِي مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَايَ هَوَاهُمَا، وَ أُقَدِّمَ عَلَى رِضَايَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَكْثِرَ بِرَّهُمَا بِي وَ إِنْ قَلَّ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرِّي بِهِمَا وَ إِنْ كَثُر. (56)؛ بار خدايا، چنان كن كه هيبت پدر و مادرم در دل من چنان باشد كه هيبت پادشاهى سخت مهيب، و به آن دو نيكى و مهربانى كنم آن سان كه مادرى مهربان به فرزند خود نيكى و مهربانى كند. خداوندا، فرمانبردارى از پدر و مادر و نيكى و مهربانى مرا در حق ايشان براى من شادى بخشتر گردان از به خواب رفتن بىخوابى كشيدگان و آب سرد نوشيدن جگر سوختگان، تا ميل و خواهش ايشان را بر ميل و خواهش خويش برترى نهم و خشنوديشان را بر خشنودى خود پيش دارم. خداوندا، چنان كن كه نيكى و مهربانى آن دو را در حق خود بسيار شمرم هر چند اندك بود و نيكى و مهربانى خود را در حق آن دو اندك شمرم هر چند بسيار بود.
توضیحی در مورد فراز زیبای امام سجاد (ع) :
خدایا! اطاعت پدر و مادر را برای من شیرینتر از بستر انسانی قرار ده که کم خوابیده است؛ زیرا برای انسانی که کم خوابیده، چیزی شیرینتر و محبوبتر از یک بستر راحت نیست. بنابراین امام میفرماید: خدایا! چنان کن که برای خدمت گزاری به والدین؛ و اطاعت آنها در خود، احساس نیاز کنم.
خدایا! اطاعت والدین را برای من گوارا قرار بده چنان که آب خنک را برای یک انسان عطشان محبوب و گوارا قرار میدهی؛ تا اطاعت و خواسته آنها را بر خواهشهای نفس خود مقدم بدارم. خدایا! چنان کن که کارهای خوب و خدمات آنها در چشم من زیاد جلوه کند؛ اگر جه آن کارها کم و کوچک باشد و خدمات و نیکیهای زیاد و طولانی مدت من در نظرم نا چیز باشد.
نکات 1: فرزندان نمیتوانند به عذر این که ما نمیدانیم چگونه با پدر و مادر خود معاشرت کنیم، مرتکب خطا شوند امام سجاد (ع) در قالب دعا میفرمایند : باید به وظایف خود نسبت به پدر و مادر علم پیدا کنیم.
2: فرزند باید از خدا بخواهد که به او قدرت بدهد تا به آموختههایش دقیق و صحیح عمل کند، یعنی بتواند خود را در مسیر خدمت و اطاعت والدین قرار بدهد؛ آن هم نه از روی کراهت و سختی و زحمت.
«اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِي، وَ أَطِبْ لَهُمَا كَلَامِي، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِيكَتِي، وَ اعْطِفْ عَلَيْهِمَا قَلْبِي، وَ صَيِّرْنِي بِهِمَا رَفِيقاً، وَ عَلَيْهِمَا شَفِيقا»؛ (57) پروردگارا! صدایم را بدر برابرشان آهسته و سخنم را خوشایند و خویم را نرم نما و دلم را برآنان مهربان و مرا برایشان سازگار و بر آنان رحیم گردان.
اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي ذِكْرَهُمَا فِي أَدْبَارِ صَلَوَاتِي، وَ فِي إِنًى مِنْ آنَاءِ لَيْلِي، وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِی. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِي بِدُعَائِي لَهُمَا، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِي مَغْفِرَةً حَتْماً، وَ ارْضَ عَنْهُمَا به شفاعتی لَهُمَا رِضًى عَزْماً، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْكَرَامَةِ مَوَاطِنَ السَّلَامَةِ. خدایا! چنان کن که من در پایان هر نماز، در دل شب، در هر ساعتی از ساعتهای روز و شب پدر و مادرمن را فراموش نکنم. خدایا! مرا موفق کن که به حرمت احسان و نیکی پدر و مادر آنها را یاد کنم و برای آنها طلب مغفرت کنم. خدایا! به خاطر دعای من نسبت به والدین، مرا بیامرز و به خاطر نیکیهای آنها نسبت به من، آنها را مشمول آمرزشت قرار بده، خدایا! من- اگر آبرویی در پیشگاه تو دارم- برای والدینم شفیع درگاهت میشوم؛ تو از آنها راضی باش، خدایا! جایگاه آنها را جیگاه سلام که بهشت تو است، قرار بده؛ آنها را مشمول کرامت و بزرگواری خود قرار بده. (58)
نتیجه گیری
اهمیت، فوائد و آثار احترام و احسان به والدین همچنین مفاسد و علاج عدم احترام به والدین را بازگو خواهیم کرد تا توانسته باشیم نتیجه ای مهم و زیبا از بحث گرفته باشیم.
– برای اهمیت احترام و احسان به والدین همین قدر بس است که حضرت رسول (ص) فرمودند: نیکویی با پدر و مادر، افضل است از نماز و روزه و حج و عمره و جهاد در راه خدا (59 )
– این احترام و احسان به والدین چه فوائد و آثاری به همراه دارد؟
1- باعث قبولی طاعات و عبادات میشود.
2- باعث تحصیل راضای خداوند میشود.
3- جوابگویی بخشی از خدمات آنهاست.
4- باعث میشود انسان راحت جان بدهد.
5- باعث میشود انسان عذاب قبر نداشته باشد و بهشتی شود.
6- چباعث حل مشکلات عاطفی میشود.
7- باعث استحمان و پیوند خانوادگی میشود.
8- فرزندان در آینده به ما احسان و احترام میکنند.
9- برکت عمر و ثروت را به همراه دارد.
– چگونه میتوانیم این احسان و اکرام به والدین را کسب کنیم؟
از لحاظ علمی: 1- دقت در آیات و روایاتی که بر این مسئله تاکید و تکیه دارند. 2- تامل در آفات ضد آن. 3- دقت در سیره اولیاء و برخورد با والدینشان. 4- شناخت حقوق آنان.
از لحاظ عملی: 1- خود را به عمل احیان به والدین واداشتن اگر چه در ابتدا سخت باشد تا اینکه باعث ایجاد ملکه در وجود ما گردد. 2- درخواست از خدا 3- احقاق حقوق آنها به تدریج.
برای احسان اکرام به والدین اقسامی را ذکر کردهاند:
1- احسان و اکرام مالی
2- لسانی: احسان و نیکی در گفتار
3- بدنی: احسان و نیکی به واسطه خدمتگزاری و کار انجام دادن برای آنان.
مصادیق احسان به والدین و حقوق آنها
در بعضی از کتب اخلاقی تا بیش از 80 مورد بیان نمودهاند که کا به ذکر بعضی از آنها میپردازیم:
1- اطاعت از والدین مگر در معصیت خالق
2- به اسم صدا نزدن والدین
3- جلو تر از والدین راه نرفتن
4- قبل از والدین ننشستن
5- سبب فحش دادن مردم به آنها نشدن
6- خشوع در برابر آنها، هنگامی که خشمگین میشوند.
7- شکر گزار آنها بودن درهمه حال
8- خیر خواه بودن آنان در نهان و آشکار
9- برآوردن حاجت آنها قبل از اینکه ابراز کنند.
عمده حقوق والدین پس از مرگ:
1- عمل کردن به وصیت ایشان چنانچه بر اساس قوانین شرعی است.
2- دعا کردن و درخواست رحمت از خدا برای ایشان
3- رسیدگی به بدهکاری مالی آنها
4- انجام عبادات وخواندن قرآن و نماز به یاد آنها
5- خواندن نماز قضا و گرفتن روزه قضا آنها
6- به زیارت قبور آنها رفتن
7- حفظ مودت و ارتباطات سالم خانوادگی پس از ایشان
8- احسان به دوستان آنها پس از وفاتشان
9- صدقه دادن و خدمت به مردم به نیت آنان
10- به زیارت معصومین (ع) رفتن به نیت آنها
حال اگر کسی بعد از خواندن این مطالب و حقوقی که راجع به احترام به والدین و احسان به والدین بیان شد متنبه نشد و بی توجه از کنار آنها بگذرد عقوبتهایی برای خود فراهم ساخته که به عاق والدین معروف است که در خاتمه به توضیحی در این مورد میپردازیم تا بحث را به صورت کامل جمع کرده باشیم و دیگر مطلبی باقی نمانده و اتمام حجت تمام شده باشد.
– کینه و خشم، بخل و تنگ نظری، محبت و وابستگی بهدنیا ریشه عاق والدین شدن است.
– احادیثی در این مورد بیان شده است که به ذکر مواردی میپردازیم:
«قال علی (ع) مِنَ الْعُقُوقِ إِضَاعَةُ الْحُقُوق» (60)؛ ضایع نمودن حقوق پدر و مادر بخشی از عاق شدن از طرف آنان است
«قال علی (ع) أَقْبَحُ الْمَعَاصِي قَطِيعَةُ الرَّحِمِ وَ الْعُقُو» (61 )؛ زشتترین گناهان ترک صله رحم و عاق والدین است.
«قال رسول الله (ص) : من أصبح مسخطا لأبويه أصبح له بابان مفتوحان إلى النار» (62)؛ هرکس مورد خشم والدینش باشد دو در از درهای جهنم بر او باز خواهند شد.
«وَ قَالَ الصادق (ع) : مَنْ نَظَرَ إِلَى أَبَوَيْهِ نَظَرَ مَاقِتٍ وَ هُمَا لَهُ ظَالِمَانِ لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ تَعَالَى لَهُ صَلَاة» (63) هرکس به پدر و مادر خود نگاهی تند و خشم آلود کند، در حالی که آنها به او ظلم هم کرده باشند خداوند نماز او را قبول نمیکند.
مفاسدی که بر شخص عاق والدین شده میشود
1- محرومیت از بهشت و بوی بهشت
2- سخت جان میدهد
3- عذاب قبر
4- غضب خدا
5- عدم قبولی طاعات و عبادات مانند نماز و…
6- فقر تنگدستی
7- گرفتار شدن شخص عاق والدین شده به آزار فرزندان خود
8- فروپاشی عواطف و نظان خانوادگی
9- ذلت
10- خرمج از دایره توفیق طاعت خدا
11- ناسپاسی نعمت خداست
12- بی رغبت شدن والدین، به تربیت فرزند
اقسام عاق والدین
1- ترک یاری والدین به زبان و گفتار
2- ترک کمک و معاونت بدنی
3- ترک کمک مالی
4- عدم احترام و تکریم آنها
5- کوتاهی در خدمت نمودن به آنها
6- بد زبانی
7- روی در هم کشیدن
8- صدا بلند کردن
9- دست بالای دست آنان گرفتن در هنگام دادن چیزی به آنها
10- جلوتر از آنان راه رفتن
11- عدم اطاعت و فرمانبرداری از آنان
نتیجه گیری یا تذکرات پایانی
1- آزار والدین و عاق آنها شدن حرام و از گناهان کبیره است.
2- ممکن است کسی پس از مرگ والدین به خاطر ترک حقوق آنها عاق شود.
3- سه گناه است که در دنیا خیلی زود عقوبتش داده میشود: نافرمانی والدین و …
کسی که عاق والدین است به این کیفرها و نکبتها دچار میشود
1- در قیامت به شکل الاغ خواهد شد
2- از دعای والدین محرم میشود
3- بدبخت میمیرد
4- مورد لعن و نفرین پیامبر (ص) است.
5- عمر را کوتاه میکند
6- عذاب دوزخ را به همراه دارد.
7- در دنیا فرزندان با او همانگونه عمل میکنند.
پی نوشت :
1. سوره مبارکه احقاف، آیه 15
2. بنی اسرائیل، آیه 24
3. سوره نساء، آیه 36
4. سوره اسراء، آیه 2375785759. 57 5999 8886. سوره مبارکه انعام آیه 151
7. سوره بقره. آیه 180
8. انفال 28، تغابن 15-14، منافقون 9، نوح 28، بقره 83
9. تألیف حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ محسن قرائتی. 7، ص. 38
10. روی آه اسراء آیه 23
11. تفسیر نور، ج7، ص39، به نقل از تفسیر نور السغلین
12، ص. 39، شهر تفسیر نور
13. تفسیر نور، جلد 7، ص. 39، به نقل از تفسیر معم البیان
14. تفسیر نور، جلد 7، ص. 39 به نقل از تفسیر فرقان
15 (قل کریم) در تفسیر آیه 23 سوره اسراء 7575759998816 اشاره شده است. کافی جلد 2 صفحه 157
17 مریم آیه 39
18 مریم آیه 14
19 «انا و علی ابوفهه الامه»، بحار، ص 5729، جلد 147575988819. 78
21. میزان الحکمه، جلد 14، صفحه 7090، ح 22669
22. میزان الحکمه، جلد 14، صفحه 7090، ح 22672
23. میزان الحکمه، جلد 14، صفحه 7092، ه 7928، ص 7092، ه 7928. من، جلد 14، ص. 7092، ح 22681
25. میزان الحکمه، ص. 70 94، ح 22687
26. میزان الحکمه، جلد 14، ص. 7094، ح 22688
27. میزان الحکمه، جلد 14، صفحه 7096، ح 22700
28. میزان الحکمه، جلد 14، ص. 7098، ح 22702
29. میزان الحکمه، جلد 14، ص. 709 8 ح 222709
30. میزان الحکمه جلد 14 صفحه 7100 ح227187575759999888831. گنجینه آموزش و پرورش، محمد رحمتی در رضا، ص. معارف، محمد رحمتی شهرضا، ص. 201، به نقل از الکلفی، ج 2، ص 138. 348
34. خزانه داری آموزش و پرورش، محمد رحمتی شهرضا، ص. 201، نقل از کافی، جلد 2، صفحه 349
35. گنجینه معارف، محمد رحمتی شهرضا، ص 201، به نقل از الکافی، جلد 2، صفحه 162
36. این روایت در کتاب الثمرات آمده است. -واعظین، تألیف آقا سید محمود امام اصفهانی، تصحیح محمد مالکی، جلد 1، صفحه 53.
37. بحارالأنوار، جلد 74، صفحه، صفحه 53
41. سیری در رساله امامیه. جلد ۲، صفحه ۲۱۲، به نقل از مستدرک الاصیل، جلد ۱۵، ص ۲۲. کتاب سیری در رساله قوانین امام سجاد (علیه السلام)، ج 1، ص 138. 2، ص. 206، به نقل از مستدرک الاصیل، ج 1، ص 138. 15، ص. 118، ح 17933
44. کتاب سیری در رساله قوانین امام سجاد (علیه السلام)، ج 1، ص 138. 2، ص. 207، به نقل از عروة الوقاکی، ج 1، ص 138. 1، ص. الف)، ص. 334- مستدرک الاصیل، ج 1، ص 138. 15، ص. 180، ح 17931
46. مستدرک الاصیل، جلد 15، صفحه 203، ح. 18014
47. سیری در رساله قوانین امام سجاد (علیه السلام)، جلد 2، صفحه 219، به نقل از محجه البیضاء، جلد 3، ص 138. 435
48. حدیث قدسی: کلام خداست که پیامبر نقل می کند ولی جزء آیات قرآن نیست.
49. کتاب سیری در رساله قوانین امام سجاد (علیه السلام)، ج 1، ص 138. 2، ص. 246، به نقل از جامع السعادات، ج 2، ص 138. 2، ص. السعادات، ج 2، ص 138. 2، ص. 271
51. کتاب سیری در رساله حقوق امام سجاد (علیه السلام)، جلد 2، ص. 247 به نقل از جامع السادات، جلد 2، ص 138. پ. 250، به نقل از مستدرک الاصیل، جلد 15، ص 176، ح 17915
53 کتاب سیری در رساله قوانین امام سجاد علیه السلام، ج 1، ص 1388، ص 138. 2، ص. 250، به نقل از مستدرک الاصیل، ج 1، ص 138. 15، ص. 175، ح 17908
54. کتاب سیری در رساله قوانین امام سجاد (علیه السلام)، ج 1، ص 138. 2، ص. 250، به نقل از مستدرک الاصیل، ج 1، ص 138. 15، ص. 175، ح 17910
55. کتاب سیری در رساله قوانین امام سجاد علیه السلام، جلد 2، صفحه 253، به نقل از صحیفه سجادیه، صفحه 159757575999988856، جلد 2، صحیفه امام سجاد علیه السلام. , page 253, quoted from Sahifah Sajjadiyeh, page 161
57. The Book of Siri on the Treatise of Laws of Imam Sajjad (as), volume 2, page 257, Sahifah Sajjadiyeh, page 161, twenty-fourth prayer
58. The Book of Siri در رساله حقوق امام سجاد (ع)، ج 2، ص 257، صحیفه سجادیه، ص 166، دعای بیست و چهارم
59. معراج السعادات عالم ربانی مرحوم ملا احمد نراقی. 518، به نقل از احیاء العلوم، ج 1، ص 138. 2، ص. 192، محجه البیضاء، ج 1، ص 138. 3، ص. 434
60. بهشت اخلاق، جلد 2، مهدی نیلی پور، ص. 545، به نقل از غررالحکم (9/6)
61. بهشت اخلاق، جلد 2، مهدی نیلی پور، ص. 545، به نقل از غرارالحکم (2/449)
62. بهشت اخلاق، ج 2، مهدی نیلی پور، ص. 545، جامع السعادات (2/262)
63. بهشت اخلاق، ج 2، مهدی نیلی پور، ص. 545 به نقل از غررالحکم
منابع:
1- قرآن کریم
2- تفسیر نور، مولف حجه الاسلام والمسلمین محسن قرائتی، ج 7 نشر مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ سوم، بهار 1380
3- میزان الحکمه همراه با ترجمه فارسی، مولف محمد محمدی ری شهری، مرکز تحقیقات دار الحدیث، ویرایش سوم، قم دار الحدیث، سال 1379
4- ثمرات الحیات، مولف سید محمود امامی اصفهانی (ره)، انتشارات قائم آل محمد (ص)، نوبت چاپ ششم 1387 چاپخانه ولیعصر.
5- سیری در رساله حقوق امام سجاد (ع) ج 2، سلسله گفتارهای حضرت آیت الله یثربی، تنظیم حجه الاسلام قاسم نصیرزاده، انتشارات فرهنگ آفتاب، نوبت و تاریخ چاپ اول مهر 1382، دوره 3 جلدی، شابک 63-93869-964
6- معراج السعاده، تالیف ملا احمد نراقی، ناشر: موسسه انتشارات قم: هجرت، تابستان 1381
7- گنجینه معارف، تالیف محمد رحمتی شهرضا، قم 1385، ویراستار ادبی: محمود حسین پور علویه، انتشارات: صبح پیروزی 7748233، نوبت چاپ چهارم 1386، چاپ نوید اسلام
8- بهشت اخلاق، مهدی نیلی پور، قم: موسسه تحقیقانی حضرت ولی عصر (عج)، سوم، پاییز 1386
/ع
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله به بررسی روایاتی که در مورد احترام به پدر و مادر آورده شده میپردازیم.
1- احسان نسبت به والدین
[ویرایش]
«وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه وبالوالدین احسانا اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلاتقل لهما اف ولا تنهرهما وقل لهما قولا کریما واخفض لهما جناح الذل من الرحمة وقل رب ارحهما لها ربیانی صغیرا؛و پروردگارت «چنین»حکم کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر، نیکی کنید. اگر یکی از آن دو یا هر دوی آنها در نزد تو به «سن» پیری رسند «حتی» به آنان «اف» مگو و بر آنان بانگ مزن و به نیکی با آنان سخن گوی و از «روی» مهربانی بال فروتنی بر آنان بگستران و بگو: پروردگارا! به آنان رحمت آور، چنان که «به سن» خردسالی مرا پروراندند.»
یکی از شاگردان امام صادق علیهالسلام به نام «ابی ولاد» میگوید: از امام صادق درباره آیه «… وبالوالدین احسانا…» پرسیدم و گفتم: مراد از این نیکی چیست؟ حضرت فرمود: «نیکی آن است که با پدر و مادر خوش رفتاری کنی و ایشان را وانداری که آنچه را به آن نیازمندند از تو درخواست کنند، اگرچه بی نیاز هم باشند. مگر خداوند عزوجل نمیفرماید: هرگز به نیکی نمیرسید مگر از آنچه دوست میدارید ببخشید».
سپس فرمود: «اما این که خداوند فرمود: چنان که یکی یا هر دوی ایشان در نزد تو به پیری رسیدند، کلمهای رنجش آور با آنان نگو و تندی نکن؛ یعنی اگر تو را آزردند به آنان کلمه اف نگو و اگر تو را کتک زدند تندی نکن و با بزرگواری با ایشان سخن بگو؛ یعنی اگر تو را زدند، بگو: خدا شما را بیامرزد که این سخنی بزرگوارانه از سوی توست. و مراد از این کلام خدا که فرمود: به آنها با افتادگی مهربانی کن؛ یعنی نگاهت را جز به مهر و دل سوزی به آنان ندوز، صدایت را بالا نبر، دستت را بالاتر از دستشان نبر و از آنان در راه رفتن پیش نیفت».
امام صادق علیهالسّلام در حدیثی دیگر درباره جمله «ولاتقل لهما اف» فرمود: «کمترین عاق والدین، گفتن اف به پدر و مادر است و اگر خداوند ـ عزوجل ـ چیزی را کمتر از آن میدانست از آن نهی میفرمود».
2- اهمیت احترام به والدین
[ویرایش]
احترام به پدر و مادر یکی از راههای قدرشناسی از زحمات و فداکاریهای آنان است که مورد تایید هر انسان عاقلی است و در مقابل، هرگونه بی حرمتی به آنان، مورد سرزنش و توبیخ هر انسان منصفی است. خداوندمنان به پاس قدردانی از تلاشهای خالصانه پدر و مادر، در آیات فراوانی از جمله آیه مورد بحث،احترام به آنان را به ویژه در پیری، بر فرزندان لازم و هرگونه بی احترامی، حتی در کوچکترین عمل مانند اف گفتن به آنان را نهی فرموده است.
3- حوزه احترام به والدین
[ویرایش]
احترام به پدر و مادر هیچ محدوده و مرزی ندارد و شامل هر پدر و مادری میشود، حتی اگر مشرک باشند، هرچند اطاعت کردن از آنها مقید به عدم دعوت به شرک ورزی از سوی آنان است.
در همین مورد، جابر بن عبدالله انصاری میگوید: شنیدم مردی به امام صادق علیهالسّلام عرض کرد: پدر و مادرم مخالف حق هستند. امام علیهالسّلام فرمود: «به آنها نیکی کن، همان گونه که اگر مسلمان بودند، به آنها نیکی میکردی». و امام رضا علیهالسّلام نیز در پاسخ به پرسش معمر بن خلاد که گفته بود: با این که پدر و مادرم مسلمان نیستند آیا آنها را یادآوری کنم؟ حضرت فرمود: «آنها را به یاد بیاور و از طرف آنها صدقه بده و اگر در حال حیات هستند با آنان مدارا کن»؛ زیرا رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «خداوند مرا به رحمت مبعوث نموده نه به عقوق و نامهربانی».
4- دلیل احترام به والدین
[ویرایش]
ابراهیم بن مهزم گفت: از نزد امام صادق علیهالسّلام هنگام شب خارج شده و به منزل خود در مدینه آمدم، در حالی که مادرم با من بود. میان من و او صحبتی درگرفت و من با درشتی با وی سخن گفتم. وقتی صبح شد،نماز به جای آوردم و به محضر امام علیهالسّلام آمدم، همین که بر آن حضرت وارد شدم، امام علیهالسّلام بدون مقدمه، فرمود: ای پسر مهزم! چه شده میان تو و مادرت که در کلام دیشب به او درشتی کردی؟ آیا نمیدانی که شکم او منزلی بود که ساکن آن تو بودی و دامن او گهوارهای بود که در آن راحت میگرفتی، و پستان او ظرفی بود که از آن میآشامیدی؟ گفتم: بلی. فرمود: پس دیگر با او تندی نکن!
5- برتری احترام
[ویرایش]
شخصی نزد رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم آمد و عرض کرد: ای رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ! من بسیار مشتاق جهاد و جنگ هستم. پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود: در راه خدا جهاد کن که اگر کشته شوی زنده خواهی بود و نزد خدا روزی میخوری و اگر بمیری اجر تو بر خدا خواهد بود و اگر از جبهه سالم بازگردی، گناهانت آمرزیده میشود مانند روزی که از مادر متولد شده باشی. آن شخص گفت: ای پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ! پدر و مادر پیری دارم که با من انس گرفتهاند و اگر آنها را ترک کنم ناراحت میشوند! حضرت فرمود: پس نزد آنان برگرد به خدا سوگند، انس آنها به تو در یک شبانه روز از یک سال جهاد در راه خدا بهتر است.
6- احترام بعد از فوت پدر و مادر
[ویرایش]
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمود: «من زار قبر ابویه او احدهما فی کل جمعة غفر له وکتب بر»؛ کسی که قبر پدر و مادر خود را در هر جمعه، زیارت کند، گناهانش بخشیده میشود و از نیکوکاران نوشته میشود.
7 – دلیل محبوبیت نزد اهل بیت
[ویرایش]
جابر بن حیان گوید: به امام صادق علیهالسّلام خبر دادم از نیکوکاری فرزندم اسماعیل با من.
امام علیهالسّلام فرمود: من فرزندت را دوست میداشتم، اینک دوستی من به وی بیشتر شد، زیرا رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم خواهر رضاعی داشت که به نزد حضرت آمد، پس چون به او نگاه کرد،خشنود شد و آنچه به خود پیچیده بود، از برای او پهن کرد و او را بر آن نشاند و به او رو آورد و با او سخن میگفت و در صورتش میخندید. پس از آن حرکت کرد و رفت و برادر او آمد، با وی آن چنان که با خواهرش ملاطفت نموده نکرد، پس، از آن حضرت سؤال شد که یا رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ! به خواهر رضاعی خود آن احترامها را انجام دادید، لیکن با برادرش آن چنان نکردی؟ فرمود: برای آن که خواهر بیشتر از آن برادر به پدر و مادرش نیکویی میکند.
8- باعث آرامش در هنگام مرگ شود
[ویرایش]
امام صادق علیهالسّلام فرمود: «من احب ان یخفف الله ـ عزوجل ـ عنه سکرات الموت فلیکن بوالدیه بارا»؛ هرکسی دوست دارد خداوند، در لحظه جان دادن، در سختی جان دادن بر او آسان گیرد، به پدر و مادرش نیکی و احترام نماید.
9- احترام به پدر و مادر از نظر مفسران
[ویرایش]
مفسّران، احسان به والدین را شامل این امور دانستهاند: برخورد پسندیده با ایشان، بهکار بردن جملات زیبا با آنان، تواضع و افتادگی در برابر آنها، مهربانی با آنان و دعای خیر برای ایشان. در آیه۲۳ اسراء به وجوهی از بیاحترامی به پدر و مادر ، اشاره و از آن نهی شده است:«فَلاتَقُل لَهُما اُفّ و لاتَنهَرهُما و قُل لَهُما قَولاً کَریما». در همین آیه و آیه۲۴ به نمونههایی ازاحترام آنان نیز اشاره شده است:«واخفِض لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحمَةِ و قُل رَبِّ ارحَمهُما کَما رَبَّیانی صَغیرا».
10 – تاریخ
[ویرایش]برخی حکایات در باب احترام به والدین عبارتند از:
10.1 – احترام به والدین رضاعی
در سالهای آغاز بعثت، روزی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فرش یا روپوش خود را در زمین پهن کرد، روی آن نشسته بود. ناگهان دید شوهر حلیمه سعدیه (مادر رضاعی حضرت) حارث بن عبدالعزی، به حضور آن حضرت میآید. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به یاد مهربانیهای او، از جا برخاست و به او احترام شایانی کرد و گوشهای از روپوش خود را گسترده، او را روی آن نشاند. طولی نکشید که مادرش، حلیمه وارد شد. حضرت گوشه دیگر روپوش خود را برای او پهن کرد و او را نیز روی آن نشاند و محبت فراوانی به او نمود.
10.2 – احترام مایه خوشبختی است
حضرت آیةالله مرعشی نجفی (رحمه الله) فرموده است: زمانی که در نجف بودیم روزی هنگام ظهر، مادرم به من گفت: برو پدرت را صدا بزن تا برای صرف نهار بیاید. من به طبقه بالا رفتم و دیدم پدرم در حال مطالعه خوابیده است، نمیدانستم چه کنم؟ از طرفی باید امرمادر را اطاعت میکردم و از طرفی میترسیدم با بیدار کردن پدر، باعث رنجش خاطر او گردم. خم شدم و لب هایم را کف پای پدر گذاشتم و چندین بوسه زدم، تا این که در اثر قلقلک پا، پدرم از خواب بیدار شد و دید من هستم. وقتی این ادب و احترام را از من دید، گفت: شهاب الدین! تو هستی؟ عرض کردم: بلی آقا! دو دستش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت: پسرم! خداوند عزتت را بالا ببرد و تو را از خادمان اهل بیت علیهمالسّلام قرار دهد و من هرچه دارم از برکت همان دعای پدرم است که در حق من نمود و به مرحله اجابت رسید.
10.3 – احترام موجب لطف الهی است
شهید مطهری میگوید: گاه گاهی که به اسرار وجودی خود و کارهایم میاندیشم،احساس میکنم یکی از مسائلی که باعث خیر و برکت در زندگیام شده و همواره عنایت و لطف الهی را شامل حال من کرده است، احترام و نیکی فراوان بوده است که به والدین خود به ویژه در دوران پیری و هنگام بیماری کردهام. یکی از فرزندان شهید مطهری میگوید: من مکرر شاهد تواضع و احترام خاص پدر و معلم عزیزم نسبت به پدر بزرگوارش بودم، هرگاه به فریمان میرفتیم پدرم تاکید داشتند که نخست به منزل پدر و مادرشان بروند. در موقع روبه رو شدن با پدر و مادر،دست آنان را میبوسیدند و به ما نیز توصیه میکردند که دست ایشان را ببوسیم.
11 – پاورقی
[ویرایش]
12 – منبع
[ویرایش]دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، سایت بلاغ، برگرفته از مقاله احترام به پدر و مادر.