چرا با احساساتم بازی کردی

ما در زندگی با افراد زیادی سروکار داریم و گاهی اوقات از نظر عاطفی به آنها وابسته می شویم. اما افراد در محیط کار یا زندگی ما همیشه صادقانه رفتار نمی کنند و از نظر عاطفی به ما آسیب می رسانند و حتی بر احساسات ما نسبت به خودمان تأثیر می گذارند. بنابراین بهتر است علائم رفتاری فردی که با شما بازی می کند را بشناسید و این افراد را بهتر بشناسید تا بتوانید عاقلانه با آنها برخورد کنید و اجازه ندهید که از نظر روحی و روانی به شما آسیبی وارد کنند.

همه ما می دانیم که قمار چگونه است، این کار می تواند تأثیر زیادی روی دیگران بگذارد و به همین دلیل است که برخی افراد فاقد ویژگی های اخلاقی این کار را زیاد انجام می دهند.

چند سال پیش، فیس بوک به همراه محققان دانشگاه های کرنل و کالیفرنیا آزمایشی را انجام دادند که در آن عمداً با احساسات 689000 کاربر بازی کردند. در این آزمایش قسمت اخبار این کاربران به گونه ای اصلاح شد که برخی از کاربران فقط اخبار منفی و سایر کاربران فقط اخبار مثبت را مشاهده کردند. زمانی که این کاربران در فیس بوک پست می گذاشتند، تا حد زیادی تحت تأثیر آنچه در اخبار نشان داده می شد قرار گرفتند.

فیس بوک برای انجام این آزمایش با انتقادهای زیادی روبرو شد و بیشتر این انتقادات به این دلیل بود که هیچ یک از “شرکت کنندگان” در این آزمایش رضایت خود را برای شرکت ندادند. شاید نگران‌کننده‌تر از اشتباه فیس‌بوک این است که بازی با احساسات مردم چقدر آسان است. اگر فیس‌بوک می‌تواند با تغییر اطلاعاتی که به شما نشان می‌دهد با احساسات شما بازی کند، تصور کنید که برای یک فرد واقعی و زنده که نقاط ضعف و محرک‌های شما را می‌شناسد چقدر راحت‌تر است. فردی که می داند چگونه با احساسات دیگران بازی کند، می تواند عزت نفس شما را از بین ببرد و حتی باعث شود که به سلامت عقل خود شک کنید.

حتما بخوانید: افزایش عزت نفس با چند روش برای ساختن شخصیت

از آنجایی که بازی احساسی می تواند بسیار مخرب باشد، شناسایی آن در زندگی هر فردی بسیار مهم است. اما آنقدرها هم که فکر می‌کنید آسان نیست، زیرا معمولاً افرادی که با احساسات دیگران بازی می‌کنند در این کار بسیار خوب هستند. آنها با جلوه های ظریف شروع می شوند و در طول زمان ایجاد می شوند، به آرامی که شما حتی متوجه آن نمی شوید. خوشبختانه، اگر بدانید به دنبال چه چیزی باشید، این افراد به راحتی پیدا می شوند.

حتما بخوانید: 10 افراد سمی که باید به هر قیمتی از آنها دوری کنید

آنها باور شما را در درک واقعیت از بین می برند

افرادی که با احساسات شما بازی می کنند، دروغگویان بسیار خوبی هستند. آنها اصرار دارند که وقتی چیزی اتفاق افتاده است، هیچ اتفاقی نیفتاده است، و اصرار دارند که وقتی چیزی را نگفته یا انجام نداده اند، انجام داده یا گفته اند. مشکل این است که آنها آنقدر این کار را خوب انجام می دهند که در نهایت عقل خود را زیر سوال می برید. اصرار آنها بر اینکه علت مشکل زاییده تخیل شماست، راه بسیار موثری برای رهایی از مشکل است.

حتما بخوانید: از کجا بفهمید کسی دروغ می گوید؟

گفتار و کردارشان یکی نیست

این افراد چیزی را می گویند که شما می خواهید بشنوید، اما اعمالشان با حرف هایشان مطابقت ندارد. آنها قول می دهند که از شما حمایت کنند، اما زمانی که زمانش فرا می رسد، به گونه ای عمل می کنند که خواسته های شما کاملا غیر منطقی به نظر می رسد. آنها به شما می گویند که از ملاقات با شما بسیار خوشحال هستند، اما طوری رفتار می کنند که انگار برای آنها دردسر ایجاد می کنید. این روش دیگری برای تضعیف اعتماد به نفس شماست. آنها شما را وادار می کنند واقعیتی را که می بینید زیر سوال ببرید و سپس ادراکات و احساسات خود را بر اساس آن شکل دهید.

آنها در ایجاد احساس گناه متخصص هستند

این افراد در بهره برداری از گناهان دیگران به نفع خود استاد هستند. اگر در مورد چیزی صحبت می کنید که شما را آزار می دهد، برای گفتن آن احساس گناه می کنید. اگر در مورد آن صحبت نکنید، آنها طوری رفتار می کنند که شما به خاطر صحبت نکردن و پنهان کردن آن احساس گناه می کنید. وقتی با این افراد برخورد می کنید، هر کاری که انجام می دهید اشتباه است و مهم نیست که مشکل بین شما و او چیست زیرا به هر حال تقصیر شماست.

نقش قربانی را بازی می کنند

وقتی با افرادی برخورد می کنید که از احساسات شما سوء استفاده می کنند، هیچ چیز تقصیر آنها نیست. مهم نیست چه کاری انجام می دهند (یا نمی کنند)، زیرا همیشه تقصیر شخص دیگری است. شخص دیگری همیشه آنها را مجبور به این اشتباه کرده است و آن شخص معمولاً شما هستید. اگر عصبانی یا ناراحت هستید، تقصیر شماست که انتظارات غیرمنطقی دارید. اما اگر عصبانی می شوند، تقصیر شماست که آنها را ناراحت کرده اید. این افراد هیچ مسئولیتی نمی پذیرند.

آنها به سرعت یک رابطه بسیار نزدیک با شما ایجاد می کنند

فرقی نمی کند رابطه شما با آنها شخصی باشد یا حرفه ای، زیرا در هر دو صورت افرادی که با احساسات شما بازی می کنند مراحلی را در روند برقراری رابطه نزدیک و صمیمی با شما گم می کنند. . . و خیلی زود آنها با شما صمیمی خواهند شد. آنها به سرعت با شما ارتباط برقرار می کنند و همین انتظار را از شما دارند. آنها آسیب پذیر و حساس به نظر می رسند، اما این فقط یک فریب است. آنها از شما می خواهند که احساس کنید یک فرد “خاص” اجازه ورود به حریم خصوصی آنها را دارید، اما هدف نیز این است که شما برای آنها متاسف شوید و در قبال احساسات آنها مسئول باشید.

آنها یک سیاهچاله احساسی هستند

این افراد هر چه که باشند، نابغه هایی هستند که اطرافیان خود را به سمت آن احساسات جذب می کنند. اگر ناراحت و بد خلق باشند، همه اطرافیان متوجه می شوند. اما این بدترین قسمت داستان نیست. آنها آنقدر در این کار مهارت دارند که علاوه بر اینکه اطرافیان خود را از وضعیت روحی خود آگاه می کنند، این احساس و این حالت روحی را نیز در خود ایجاد می کنند. این مشکل باعث می شود دیگران خود را مسئول ناراحتی این افراد بدانند و خود را موظف به رفع آن بدانند.

آنها مشتاقانه تمایل خود را برای کمک و حتی داوطلب شدن ابراز می کنند، اما سپس مانند قربانیان رفتار می کنند.

اشتیاق اولیه آنها برای کمک به سرعت به ناله و شکایت تبدیل می شود که آنچه را که توافق کرده اند بار بزرگی بر دوش آنها است. اگر در مورد امتناع آنها از کمک صحبت کنید، آنها همه چیز را به گردن شما می اندازند و باعث می شوند فکر کنید که البته آنها می خواهند کمک کنند و شما مظنون هستید. هدف آنها این است که شما را مقصر یا بدهکار و شاید دیوانه کنند.

آنها همیشه یک قدم جلوتر از شما هستند

مهم نیست چه مشکلاتی دارید، زیرا مشکلات این افراد همیشه از شما بدتر است. آنها همیشه با یادآوری اینکه مشکلات آنها جدی تر از شماست، صحت شکایات شما را زیر سوال می برند. پیام آنها این است که به شما می گویند دلیلی برای شکایت از چیزی وجود ندارد، پس ساکت شوید.

آنها تمام نقاط ضعف شما را می دانند و از سوء استفاده از آنها دریغ نمی کنند

افرادی که با احساسات شما بازی می کنند نقاط ضعف شما را می شناسند و از استفاده از این دانش علیه شما دریغ نمی کنند. اگر نسبت به وزن خود احساس خوبی ندارید، در مورد غذایی که می خورید یا لباس هایی که مناسب شما نیستند صحبت می کنند. اگر نگران سخنرانی ای هستید که باید به زودی ایراد کنید، آنها در مورد اینکه شرکت کنندگان کنفرانس چقدر ترسناک هستند یا اینکه چگونه شما را قضاوت خواهند کرد صحبت می کنند. آنها چیزهای زیادی در مورد احساسات شما می دانند و از این دانش برای بازی با احساسات شما استفاده می کنند تا اینکه به شما کمک کنند احساس بهتری داشته باشید.

اجازه ندهید که احساسات شما مانع شوند

افرادی که با احساسات شما بازی می کنند شما را عصبانی می کنند زیرا رفتار آنها غیرمنطقی است. اشتباه نکنید، رفتار آنها واقعا غیرمنطقی است، پس چرا واکنش احساسی نشان دهید و بازی آنها را انجام دهید؟

هرچه این افراد غیرمنطقی تر باشند و خارج از قوانین رفتار کنند، راحت تر از دام خود فرار می کنند. سعی نکنید آنها را در بازی خودشان شکست دهید. از نظر عاطفی از آنها فاصله بگیرید و تعامل خود را با آنها به عنوان یک پروژه علمی در نظر بگیرید (یا اگر ترجیح می دهید می توانید خود را به عنوان روان درمانگر آنها تصور کنید). نیازی نیست به تغییرات احساسی واکنش نشان دهید، فقط باید به واقعیت ها واکنش نشان دهید.

حفظ فاصله عاطفی از این افراد نیازمند آگاهی است. اگر متوجه نشوید نمی‌توانید کسی را از سوء استفاده از نقاط ضعفتان باز دارید. گاهی اوقات در موقعیتی قرار می گیرید که نیاز به تجدید قوا و انتخاب بهترین مسیر دارید. اشکالی ندارد، از اینکه به خودتان زمان بدهید تا این کار را انجام دهید نترسید.

اکثر مردم فکر می کنند که چون با این افراد کار یا زندگی می کنند، راهی برای کنترل این اختلالات عاطفی ندارند. اما این درست نیست. وقتی چنین افرادی را شناسایی می کنید، متوجه می شوید که رفتار آنها قابل پیش بینی تر و قابل درک تر است. این به شما کمک می کند منطقی فکر کنید که کجا و چه زمانی باید آنها را تحمل کنید و کجا و چه زمانی نباید آنها را تحمل کنید. شما باید بین خود و آنها مرزی ایجاد کنید، اما باید آگاهانه و فعالانه این کار را انجام دهید. اگر اجازه دهید همه چیز به طور طبیعی اتفاق بیفتد، همیشه باید در بحث های دشوار شرکت کنید. اگر بین آنها و خودتان مرزهایی ایجاد کنید و تعیین کنید که چه زمانی و کجا با این افراد آشفته ارتباط برقرار کنید، بهتر می توانید این اختلالات عاطفی را کنترل کنید. تنها ترفند این است که از آن آگاه باشید و زمانی که این افراد سعی می کنند از مرزهایی که شما ایجاد کرده اید عبور کنند، آن مرزها را حفظ کنید و اجازه ندهید خیلی به شما نزدیک شوند.

حتما بخوانید: 12 نحوه برخورد افراد موفق با افراد سمی

نتیجه گیری نهایی

افرادی که با احساسات شما بازی می کنند می توانند باعث شوند که نسبت به خودتان احساس بدی داشته باشید و حتی به سلامت عقل خود شک کنید. به یاد داشته باشید که هیچ کس نمی تواند بدون رضایت و همکاری شما با احساسات شما بازی کند.

برگرفته از: linkedin.com

بازی با احساسات

افرادی که احساساتشان پراکنده است، یکی از بدترین موقعیت ها را تجربه می کنند. وقتی از نظر عاطفی به کسی نزدیک می شویم، در واقع به او اعتماد می کنیم. در چنین شرایطی اگر این فرد از احساسات ما سوء استفاده کند یا با آنها بازی کند، دنیا بر سر ما فرو می ریزد.

بازی با احساسات معمولا در روابط عاشقانه و در هر دو جنس اتفاق می افتد. اما تجربه و نتایج تحقیقات نشان می دهد که مردان بیشتر با احساسات زنان بازی می کنند.

معمولاً با مشاهده علائم در یک رابطه می توان فهمید که فرد مقابل فرد صادقی نیست و بنا به دلایلی دچار آزار روانی می شود، اما متأسفانه کسانی که قربانی آن می شوند شانس بسیار کمی دارند. دانستن یا اشتباه بودن و سایر رفتارهای خطرناک.

اگر در این موقعیت قرار دارید، علائم و نشانه های زیادی وجود دارد که به شما کمک می کند فرد مورد نظرتان را بهتر بشناسید. توجه به این موضوع بسیار مهم است تا بدانید افرادی که از احساسات دیگران سوء استفاده می کنند معمولا بازیگران خوبی هستند و وقتی می بینند به احساسات آنها شک می کنید با روش های فریبنده شروع به متقاعد کردن شما می کنند. آگاهی از علائم زیر به شما کمک می کند با چشمانی بازتر به رابطه خود نگاه کنید.

علائم تله بازی با احساسات

رابطه پیشرفت نمی کند

هر کسی که به دنبال یک رابطه جدی و طولانی مدت با کسی است که دوستش دارد، می خواهد پیشرفت در رابطه را ببیند. فردی که با احساسات شما بازی می کند هرگز سطح رابطه را بالا نمی برد، آینده رابطه را جدی نمی گیرد و برنامه ریزی نمی کند.

به رفتارهای متناقض او توجه کنید

معمولاً افرادی که با احساسات دیگران بازی می کنند، بیشتر به ارضای نیازها و خواسته های خود در یک رابطه علاقه دارند و توجه زیادی به نیازهای طرف مقابل ندارند. به همین دلیل مدام رفتارهای متناقضی از خود نشان خواهند داد. با مشاهده رفتار او متوجه خواهید شد که آیا این چنین است.

مثلاً وقتی با شما مهربان است مراقب باشید. کسی که می‌خواهد با احساسات شما بازی کند معمولاً فقط در صورتی با شما خوب رفتار می‌کند که به شما فرصت رابطه جنسی بدهد، در غیر این صورت با شما خوب نخواهد بود. علاوه بر این، او علاقه ای به گرفتن دست شما نخواهد داشت و با مهربانی و محبت در چشمانش به شما نگاه نمی کند. در واقع او هرگز این کارها را برای رضایت شما انجام نمی دهد، اما زمانی خوب خواهد بود که بداند می تواند از نظر جنسی و جسمی با شما باشد.

شما در تصمیم گیری ها دخالتی ندارید

رابطه باید همراه با همکاری، سازش و سازش باشد. افرادی که رابطه عاطفی با یکدیگر دارند می خواهند همدیگر را شاد ببینند و سعی می کنند همدیگر را خوشحال کنند. اگر طرف مقابل، بدون توجه به افکار و احساسات شما، کنترل همه چیز را در رابطه به دست بگیرد، واضح است که شما و نظرات و احساسات شما اهمیتی ندارند.

ببین چقدر با تو صادقه

ممکن است کسی شما را به اندازه ای که دوستش دارید دوست نداشته باشد و به اندازه شما برای رابطه اش تلاش نکند. اما حتی اگر این رفتارها به شما صدمه بزند، به این معنا نیست که با احساسات شما بازی شده است، زیرا ویژگی اصلی فردی که از احساسات دیگران سوء استفاده می کند و با آنها بازی می کند، صادق بودن در مورد احساسات و نیت خود است. صادقانه نیست و وانمود می کند که چیزهایی هستند در حالی که در واقعیت با عکس آن روبرو می شوید.

این عدم صداقت باعث رفتار متناقض فرد نیز می شود، به گونه ای که گاهی اوقات بسیار خواهان است، اما زمانی که خواسته ها و نیازهای او برآورده نمی شود، به نیازهای شما اهمیت نمی دهد و نمی خواهد وارد رابطه شود. . .

او در رابطه عاطفی خود با شما ثبات ندارد

کسی که شما را دوست دارد در رابطه با شما پایدار است. ثبات بخش مهمی از یک رابطه سالم است. زیرا بدون تعادل عاطفی، هرگز نخواهید فهمید که طرف مقابل در مورد شما چه احساسی دارد.

فردی که با احساسات شما بازی می کند، گاهی شما را دوست دارد و گاهی ناگهان شما را ترک می کند. شما نمی توانید رابطه آینده با چنین شخصی را تصور کنید زیرا نمی دانید کجا ایستاده اید و چه جایگاهی در زندگی او دارید.

توجه داشته باشید که او معمولاً چه زمانی آماده است که با شما باشد

توجه به این سوال به شما کمک زیادی می کند تا بفهمید که آیا شخص مورد نظر واقعاً به این رابطه علاقه دارد یا شما را فقط برای خواسته ها و نیازهای خود می خواهد. برای این کار به زمان هایی که همکارتان در دسترس ترین است توجه کنید. فردی که می خواهد با احساسات شما بازی کند معمولا زمان بیشتری را با شما می گذراند و می خواهد ببیند که آیا برای شما کار می کند یا نه. اما مواقع دیگر، زمانی که در مشکل هستید یا به او نیاز دارید، او مدام بهانه می آورد تا به شما کمک نکند.

احساسات و رفتارهای خود را در طول زمان ارزیابی کنید

گاهی برای شناخت بهتر دیگری می توانیم به خودمان رجوع کنیم. به مرور زمان به رفتارها و احساسات خود توجه کنید و ببینید آیا در طول رابطه دائماً نگران احساسات طرف مقابل هستید یا خیر. آیا مدام علائم مشکوک دریافت می کنید و هنوز نمی دانید که او شما را دوست دارد یا نه؟ اگر چنین است، احتمالاً مشکلی در رابطه شما وجود دارد.

برای درک بهتر، به روابط گذشته خود نگاه کنید و ببینید آیا در گذشته این احساسات را داشته اید یا خیر. اغلب احساساتی که نسبت به دیگران داریم به دلیل سبک شخصیتی و تجربیات گذشته ماست.

اگر در گذشته با افرادی برخورد کرده اید که از احساسات شما سوء استفاده کرده و با شما بازی کرده اند. احتمالاً در حال حاضر به این سؤال بسیار حساس هستید. در این صورت بهتر است ابتدا با یک مشاور روانشناسی مشورت کنید تا بتوانید بر تجربیات تلخ گذشته خود غلبه کنید و اجازه ندهید گذشته روی آینده شما تاثیر بگذارد.

نقش قربانی را بازی می کنند

وقتی با افرادی برخورد می کنید که از احساسات شما سوء استفاده می کنند، هیچ چیز تقصیر آنها نیست. مهم نیست چه کاری انجام می دهند (یا نمی کنند)، زیرا همیشه تقصیر شخص دیگری است. شخص دیگری همیشه آنها را مجبور به این اشتباه کرده است و آن شخص معمولاً شما هستید. اگر عصبانی یا ناراحت هستید، تقصیر شماست که انتظارات غیرمنطقی دارید. اما اگر عصبانی می شوند، تقصیر شماست که آنها را ناراحت کرده اید. این افراد هیچ مسئولیتی نمی پذیرند.

همیشه باعث می شود احساس گناه کنید

افرادی که با احساسات دیگران بازی می کنند دائماً انتقاد می کنند، انتقاد می کنند و احساسات منفی را به دیگران القا می کنند. به این ترتیب آنها می خواهند با احساسات شما بازی کنند و کنترل شما را در دست بگیرند. با این رفتار شما احساس ناامنی می کنید و در واقع به فردی تبدیل می شوید که در رابطه هیچ هویتی ندارد و همیشه اشتباه می کند.

آنها تمام نقاط ضعف شما را می دانند و از سوء استفاده از آنها دریغ نمی کنند

افرادی که با احساسات شما بازی می کنند نقاط ضعف شما را می شناسند و از استفاده از این دانش علیه شما دریغ نمی کنند. اگر نسبت به وزن خود احساس خوبی ندارید، در مورد غذایی که می خورید یا لباس هایی که مناسب شما نیستند صحبت می کنند. اگر نگران سخنرانی ای هستید که باید به زودی ایراد کنید، آنها در مورد اینکه شرکت کنندگان کنفرانس چقدر ترسناک هستند یا اینکه چگونه شما را قضاوت خواهند کرد صحبت می کنند. آنها چیزهای زیادی در مورد احساسات شما می دانند و از این دانش برای بازی با احساسات شما استفاده می کنند نه برای اینکه احساس بهتری داشته باشید.

آیا شما خسته کننده هستید؟

اگر کسی واقعاً شما را دوست داشته باشد و به شما اهمیت دهد، به سختی باعث می شود که نسبت به خودتان احساس بدی داشته باشید و هرگز حتی با کوچکترین کلمه ای به شما صدمه نمی زنند و به شما بی احترامی نمی کنند. این رفتارها مختص کسانی است که می دانند چگونه با احساسات دیگران بازی کنند.

هرگز درگیر نشو

ویژگی مشترک همه افرادی که با احساسات دیگران بازی می کنند این است که وارد روابط عاطفی نمی شوند و هیچ برنامه ای برای آینده ندارند. آنها با هم تصمیم نمی گیرند و همیشه دیگری را در تعلیق نگه می دارند.

در واقع این افراد نه می خواهند شما را به طور کامل از دست بدهند و نه نشان می دهند که شما جایگاه ویژه ای در رفتار آنها دارید. افرادی که دوست دارند با احساسات دیگران بازی کنند، می خواهند قربانی خود را حفظ کنند و آشنایی خود را با دیگران از دست ندهند.

اینها تنها بخشی از خصوصیات مشترک افرادی است که در روابط عاطفی خود از احساسات دیگران سوء استفاده می کنند. بی شک در تحلیل و بررسی این افراد می توان ویژگی های بسیار دیگری را برجسته کرد. شناخت این افراد و عادات آنها می تواند از تعداد قربانیان این افراد بکاهد.

صبح بخیر

من عاشق پسری بودم، به او پیام دادم و او به من گفت که من را دوست دارد و می خواهد با هم دوست باشیم و گفت که شرایط ازدواج را ندارد. می گفتیم او واقعاً من را دوست دارد و هر بار که به او پیام می دادم رفتار بسیار خوبی با من داشت و اصلاً من را ناراحت نمی کرد. برای دوست شدن، حالا به روزهای خوب گذشته برگشته بود و این بار با من مخالفت می کرد و نقش مشاور را بازی می کرد و می گفت نه و نمی خواهم صدمه ببینی و اینها.

اما وقتی تصمیم گرفتم آن را تمام کنم و با او تماس نگرفتم، به من پیام می داد و می گفت دلش برای من تنگ شده است.

به هر حال به جایی رسیدیم که با هم آشنا شدیم و بعد از او خواستم به من قول ازدواج بدهد، گفتم من چنین دوستی را نمی‌خواهم و او گفت نمی‌خواهد. البته راستش را می گفت، هنوز مدرسه نظامی نرفته است، در خانه کار خودروسازی ندارد) و هر چه بیشتر صحبت کردم، او بیشتر گفت که در نهایت اگر شرایط را داشته باشد، او را مجبور می کند با دختر دیگری ازدواج کند. رابطه رو باهاش ​​تموم کردم و بهش گفتم همه چی تموم شده و گفتم وقتی کسی رو نمیخوای نگو دوستت دارم.

بعد از یک ماه برگشت و گفت بیا دوباره با هم دوست باشیم اما من گفتم نه من نمی خواهم با شوهر آینده دختر دیگری دوستی عاطفی داشته باشم.

او هم گفت ما با هم دوستیم، چرا نمی توانی مثل یک نفر با هم دوست باشیم، گفت دوستی می تواند دائمی باشد، چندین پیام داد.

بالاخره عصبانی شدم و به او گفتم که امیدوارم عاشق دختری شوی که دقیقاً مثل تو با تو رفتار کند، به تو بگوید دوستت دارم و از احساساتت سوء استفاده کند، سپس به او بگویم که ما دوباره با هم دوست هستیم، و سپس بروی و با پسر دیگری ازدواج کن گفتم امیدوارم خدا جوابت را بدهد

و گفتم چطور یک ماه پیش دل من را شکستی و رفتی، حالا که حوصله ات سر رفته یاد تو افتادم

گفتم زنگ تفریح ​​شما هستم تا هر وقت حوصله کردید بیای پیش من؟

گفتم مدام نمی خواهی، بلکه برای تفریح ​​و این چیزها می خواهی

به هر حال چند تا از این حرف ها را به او زدم

او هم عصبانی شد و گفت از همه چیز حالم به هم می خورد دختر. گفت تو به من فحش دادی.

می گفت این کار زشت است و غیره

گفت: خدایا اگر ضرر دیگری را می خواهم جوابم را بده. »

گفت تو ظرفیت دوستی نداری

و خودخواهی که ندیدم با دختر دیگری ازدواج کنم

گفت من با تو خوب رفتار کردم، رفتار خوبم باعث شد با من اینطور حرف بزنی و بد رفتار کنی

طاقت نیاوردم ازش عذرخواهی کردم

اما جایی به من نداد

و در آخر از ته دلم حرف زدم گفتم خیلی دوستت دارم و می خواهم برای همیشه با هم باشیم و ازدواج کنیم، کجای این خودخواهی و همه چیز تمام شد؟

الان یه چیزی آزارم میده، یعنی حس میکنم پسره با احساسات من بازی میکنه و چون با یه سری مشکلات بهش کمک کردم، احساس میکنم مورد آزار و اذیت قرار گرفتم چون خودم از نظر عاطفی به این پسر وابسته شده بودم و نمیخواستم توانسته اند رابطه داشته باشند. باید با او تمام می کردم وگرنه خیلی زودتر رابطه را تمام می کردم

فقط میتونم بگم اون پسره منو نمیخواست چرا بار اول باهام حرف زد بهش گفتم یه بار فقط زدش میگه ممنون باهات خوب رفتار کردم و ….

هدف من از گذاشتن این پست این است که دوستان به من کمک کنند و با صحبت های خود مشکل را حل کنند تا دیگر ذهنم درگیر آن نباشد.

پیشنهاد:

احساساتم بر عقلم غلبه کرد، حالا خیلی دلم برایش تنگ شده است

یک دختر 18 ساله چگونه باید احساسات خود را کنترل کند؟

دختر، فکر می کنم احساسات من ناپایدار است

چگونه با احساسات جوانی بدون وابستگی به کسی یا چیزی کنار بیاییم؟

با احساساتم چه کنم که مانع پیشرفت در کارم نشوند؟!

من خیلی احساساتی هستم، آیا راهی برای مقابله با آن وجود دارد؟

من همیشه وانمود می کنم که اصلا احساساتی نیستم

من 17 سال دارم و احساسات عجیبی دارم

فکر می کنم در 18 سالگی احساسات من برای منطق من خیلی قوی هستند

احساساتی شدم و اجازه دادم دوست پسرم بدنم را لمس کند

چیکار کنم که احساساتی نباشم؟

بازی با احساسات یک دختر یعنی چه؟

↓
کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران
↓

↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :


← خودسازی در دختران (۵۳۶ مطلب مشابه)