چرا به حضرت محمد محمد امین می گفتند کلاس دوم
چرا در کتاب هدیه های آسمانی دوره دوم ابتدایی حضرت محمد (ص) «محمد امین» نامیده شده است، پاسخ این سوال را در آموزش و پرورش ماگرتا می خوانیم.
جواب: چون بسیار مورد اعتماد و درستکار بودند.
همچنین بخوانید : پاسخ سوالات درس هشتم هدیه دوم
دانشجوی عزیز می توانید سوالات درس خود را در قسمت نظرات همین مقاله مطرح کنید تا کارشناسان ما پاسخ را برای شما در سایت قرار دهند.
امانتدار در معنای مخالف خائن به کار می رود; یعنی کسی که در امانت خیانت نمی کند و مورد اعتماد طرف مقابلش است.[1]
با توجه به اینکه پایه های اخلاق فردی و اجتماعی پیامبر(ص) در دوران جوانی پایه گذاری شد تا در میان مردم، فردی امین و مورد اعتماد به شمار آید; از این رو مردم او را «امین» می نامیدند.
نقل شده است: کاروانی از مکه به بازار بصری در دمشق رفت. یک راهب آنجا بود. فرمود: بپرس ببین در این قافله از اهل حرم هست یا نه؟ گفتند: بله. پرسید: احمد بن عبدالمطلب ظاهر نشد؟ چون باید در این ماه ظاهر شود! و او آخرین پیامبر خداست و از مکه خارج شد و به مدینه هجرت کرد. راوی می گوید: وقتی به مکه برگشتیم پرسیدیم: آخرین خبر چیست؟ گفتند: این خبر از محمد امین (ص) است که ادعای نبوت می کند.[2]
لازم به ذکر است که پیامبر اسلام (ص) هم امین و امانت خدا بود و هم امین مردم، به همین دلیل در قرآن و روایات به عنوان «امین» معرفی شده است. به عبارت دیگر، همه انبیا گیرندگان وحی خداوند هستند.
خداوند متعال در قرآن به نقل از حضرت هود (علیه السلام) که به قومش عرضه داشت می فرماید: من رسالت های پروردگارم را به شما می رسانم و برای شما خیرخواه امین هستم.[3]
همچنین قرآن کریم از نوح، صالح، لوط و شعیب یاد می کند که هر یک به قوم خود عرضه داشتند: «به راستی من برای شما پیامبر امین هستم».[4]
زیارات معصومین علیهم السلام به ما رسیده است که در آن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله «امین الله» نامیده شده است.
از جمله در خطاب به زیارت پیامبر (ص) عرض می کنیم:
در روایات چندین بار به این موضوع اشاره شده است و به یک مورد اشاره می کنیم:
عبدالله بن جندب میگوید: حضرت رضا (ع) به من نوشت: «…حضرت محمّد در میان مردم «مخزن» خدا بود، پس از وفات او ما وارث او هستیم، پس ولی خدا در زمین هستیم. ..”. [6]
[۱] مهیار، رضا، فرهنگ الفبای عربی فارسی، صفحه ۴.
[2] راوندی، قطب الدین، الخراج و الجرائح، ج 1، ص 125 و 126، مؤسسه امام مهدی (عج)، قم، 1409ق.
[3] اعراف، 68 ساله.
[4] شعرا، 107، 125، 143، 162، 178.
[5] ابن قولویه قمی، کامل الزیارات، ص 201، انتشارات مرتضویه نجف اشرف، 1356ق.
[6] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 223، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365ق.