چرا تلاش کنیم وقتی قرار است بمیریم

فرهاد: سلام من همیشه با خودم فکر می کنم که هدف از زندگی چیست؟ فرق آدما چیه فرق موفق و ناموفق چیه هر دو میمیرن…
اگه قراره بمیریم معنی زندگی چیه؟ آیا همه ما نمی میریم، این تلاش ها چه فایده ای دارد؟
واقعاً اگر قرار است همه بمیرند، چه فرقی بین کسی که به چندین زبان خارجی صحبت می کند و کسی که فقط زبان مادری خود را می داند چیست؟ یا اونی که با اونی که پول نداشت پولدار بود؟ یکی با مهارت های ارتباطی عالی و یکی با فوق العاده ساده؟! چه فرقی بین اونی که بهترین مدارک تحصیلی داره با اونی که هنوز فارغ التحصیل شده چیه! این موفقیت ها برای چی بود؟؟
به مرگ ختم شد.

مهدی ملکی نژاد: سلام فرهاد جان

یک روز جمعه برای گذران اوقات فراغت به کوه های اطراف تهران رفته بودم، مست از لذت طبیعت و زیبایی های آن، با دیدن و لذت بردن از این مناظر زیبای طبیعت، از خودم پرسیدم: «حالا هستی؟ دارای قدرت بینایی است؟” تو خوشبختی و به همین دلیل است که خیلی دوست داری نهرها، صخره های سیاه و زیبا را ببینی. اگه کور بودی چی؟ آیا هنوز هم می توانید لذت ببرید؟ “خروج”. کم کنید و ببینید، خوشبختانه من این فرمول را کشف کردم!
آن فرمول طلایی فقط یک عبارت است و همان عبارتی است که احتمالاً بارها در سایت ما دیده اید: “عمق زندگی خودمان و دیگران را افزایش دهیم”
خوب، شما از این موضوع چطور؟ آیا این فرمول می تواند به ما کمک کند که از کوه لذت ببریم، حتی زمانی که من نابینا هستم؟ و حتی بیشتر…؟
به راحتی می توان تصور کرد که تمام دنیا برای یک نابینا تاریک و سیاه است و آنچه را که ما می بینیم در نهایت لمس می کند یا می شنود و واقعاً اگر فقط 5 دقیقه چشمانمان را ببندیم و بخواهیم در حالت نابینایی کارمان را انجام دهیم اگر آن را بدهیم می فهمیم که چه نعمت بزرگی داریم و اگر آن را نداشتیم چقدر سخت می شد. عمقش رو نمیفهمم! «خودمان و دیگران» برای لذت بردن، وقتی در یک روز صاف راه می روم که همه چیز جلوی من تاریک و سیاه است؟ بنابراین دیدم که به راحتی می توانم به هرکسی که می بینم و هرکسی که با من در تماس است یک چیز را یادآوری کنم و آن تفاوت بین نور و تاریکی است! لذت دیدن مناظر طبیعی را هر چه بیشتر می چشیم و از الهامات او بیشتر لذت می بریم، زندگی آنها عمق بیشتری برای زندگی و لذت خواهد داشت، اما این معنای زندگی است که هر یک از ما وقتی به آن می رسیم. بیایید دریابیم که نه رویدادهای زندگی مهم هستند و نه مدت زندگی و شروع و پایان آن (مرگ)
دلایلی مانند آنچه شما پرسیدید. چرا باید درس بخوانم؟ چرا باید کار کنم؟ چرا باید اول باشم؟ چرا، چرا؟ وقتی می دانم همه چیز به مرگ ختم می شود و به همین دلیل همه چیز بیهوده می شود …
به شدت به شما متن را پیشنهاد می کنم دلیل ازدواج چیست؟ مطالعه کنید و مخصوصاً کتاب L’homme en quest de sens نوشته M. Frankel
و نکته دومی که به نظر من بسیار مهم است این است که فقط زمانی که به هدف رسیدیم نباید از آن استفاده کنیم، بلکه باید از آن نیز استفاده کنیم. از لحظه ای که به هدف می رسیم. بیایید لذت ببریم، این فرمول طلایی من است که موفقیت های زیادی را برای من به ارمغان آورده است.
یادم می‌آید به طبیعت گردی یک روزه به مکان‌هایی مثل تنگه واشی و غیره می‌رفتیم.
جالب بود که بعضی وقت ها وقتی در اتوبوس بودیم از زمان حضورمان در این مکان زیاد می شد زیرا گاهی راه طولانی بود و همه دوستداران طبیعت به جای اینکه روی صندلی هایشان بنشینند و بروند از خاطراتشان حرف می زدند و گپ می زدند. چرت زدند و اوقات خوشی را سپری کردند تا با همان منظره زیبا به مقصد رسیدند و در آستانه رسیدن بودند و از بوییدن قطرات پودری آب آبشاری که از صخره های زیرین بلند می شد لذت بردند. خیلی خوش گذشت، اما همه در اتوبوس سرگرم بودند، اما لذت در جاده است! و تا آخرین لحظه ادامه دهید.
خلاصه کنم: وقتی قرار است همه بمیریم، چرا باید آتش بگیریم و چگونه می توانیم این مشکل را در ذهن خود حل کنیم، دو راه حل اساسی وجود دارد:
1- ما باید معنای زندگی خود را کشف کنیم. که تجربه من در این زمینه همان عبارت معمول ما است: “عمق زندگی خود و دیگران را افزایش دهیم”.

بخونیدش:  چرا وقتی کاغذ را فوت می کنیم به سمت بالا میرود

خط G5. Com
نویسنده: مهدی ملکی نژاد
منبع تصویر: blogspot

ما به آنها پاسخ خواهیم داد، برای مطالعه تمامی پرسش و پاسخ ها به صفحه «لیست پرسش و پاسخ» و برای ارسال سؤالات خود به صفحه «ارسال سوال» مراجعه کنید!

چرا به هدف خود نمی رسیم؟ یک هدف مسیری پر پیچ و خم از ایده پردازی تا تکمیل دارد. فکر کردن و تعیین اهداف بخش آسان است. از دیگر بخش‌های این مسیر می‌توان به تعریف ویژگی‌های یک هدف، برنامه‌ریزی برنامه عمل و سپس پیگیری برنامه، اقدام و غلبه بر موانع، حوادث ناگوار و اجتناب‌ناپذیری که رخ می‌دهد و… اشاره کرد. این داستان کاملاً متفاوت از آنچه در ابتدا تصور می کردیم است. همانطور که می بینید دلایل زیادی وجود دارد که چرا ما به اهداف خود نمی رسیم.

سرزنش مردم به خاطر دوری از درد و سختی به این دلیل که اکثر اهداف دست نیافتنی هستند، آسان است. اما مشکل فراتر از این است. مگه نه؟ البته که هست. در این مقاله چگونه بدانیم دلیل عدم دستیابی به اهداف و نکات مفیدی را بیان کرده ایم که به شما در رسیدن به اهدافی که برشمرده اید کمک می کند.

اما قبل از شروع، بیایید با نقل قولی از رئیس جمهور سابق ایالات متحده شروع کنیم که ممکن است دیدگاه شما را نسبت به اهداف و دشواری های مسیر تغییر دهد.

تدی روزولت، رئیس جمهور سابق ایالات متحده، نقل قول معروفی دارد که می گوید:

هیچ چیز در دنیا ارزش انجام دادن یا داشتن را ندارد مگر اینکه به معنای تلاش، درد و سختی باشد.

رئیس جمهور تدی روزولت

تمرکز خود را از پاداش به تلاش تغییر دهید

فکر کردن به نتیجه نهایی و پیروزی رسیدن به یک هدف هیجان انگیز است: “آه، من می توانم برای این عنوان شغلی جدید صبر کنم” یا “من قرار است تابستان امسال در فرم عالی باشم و لباس هایی را که همیشه می خواستم بپوشم.” ، هر کدام می توانند محرک خوبی باشند.در ابتدا وقتی روی نتیجه نهایی تمرکز می کنیم، شروع کار با انرژی و انگیزه زیاد آسان است.

اما قبل و بعد از شروع زایمان واقعی، قطع ارتباط در تمرکز مغز شما رخ می دهد. قبل از شروع، ما روی پاداش تمرکز می کنیم. سپس، به آرامی اما مطمئناً، ما شروع به تمرکز بیشتر روی تلاش (یعنی کار سخت) مورد نیاز برای دریافت آن پاداش می کنیم. کلید حل مشکل این است که توجه خود را به پاداش رسیدن به آن معطوف کنیم.

قوطی خود را بیش از حد پر کردید

شاید در همان ابتدای کار بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم که چرا به هدف خود نمی رسیم. شما توانایی خاصی دارید. داشتن چندین هدف به طور همزمان چیز بدی نیست، اما داشتن اهداف بسیار زیاد که هرگز اولویت بندی نمی شوند منجر به نتایج ضعیف در کل می شود. اگر احساس می کنید هرگز به یکی از اهداف خود نمی رسید یا نمی توانید بفهمید که اولویت اصلی شما چیست، به احتمال زیاد اهداف زیادی را تعیین کرده اید. بسیاری از ما دوست داریم فکر کنیم که در چندوظیفه استاد هستیم، اما علم خلاف این را ثابت کرده است. مواظب باشید مسئولیتی بیش از توان خود بر عهده نگیرید. اولویت بندی را یاد بگیرید تا سریعتر به اهداف خود برسید.

برنامه ریزی ضعیف تمام تلاش های شما را از بین می برد

تقریباً همه اهداف ما نیاز به برنامه ریزی حداقلی دارند و برخی از اهداف به برنامه ریزی گسترده و دقیق نیاز دارند. اگر مراحل رسیدن از نقطه A به نقطه B را نادیده بگیرید، احتمالا هرگز به نقطه B نخواهید رسید. فرض کنید که می خواهید تا سال آینده 30 درصد مشتریان خود را افزایش دهید. آیا برای برآورده کردن این تقاضا نیاز به استخدام کارمندان بیشتری دارید؟ از چه راه حل های جدیدی می توانید استفاده کنید؟ آیا باید تلاش های بازاریابی خود را دوباره کار کنید یا کنار بگذارید؟ چنین پرسش و پاسخ هایی در ابتدای کار و همچنین در طول مسیر بسیار ضروری است.

روی عامل «چرا» چشم بپوشید

فرض کنید باید خانواده خود را ببرید و برای کار به شهر جدیدی بروید. اگر نوجوان دارید، ممکن است تظاهرات کنند و طغیان کنند. وقتی یک “چرا؟” اجتناب ناپذیر اتفاق می افتد، به راحتی می توان گفت که آنها باید نقل مکان کنند، زیرا والدین آنها شغل جدیدی دارند و دلیل این حرکت است. شاید نقل مکان به معنای درآمد بیشتر برای زندگی راحت تر یا افزایش امنیت در یک محیط امن تر باشد. از دست دادن تمرکز بر چرایی در حین حرکت به سمت یک هدف می تواند به راحتی اتفاق بیفتد، اما می تواند مانع پیشرفت شود. حتماً به طور دوره ای بررسی کنید که چرا چنین هدفی در وهله اول وجود دارد.

بخونیدش:  چرا گاهی در روابط دوستانه نه گفتن خیلی سخت است

بهانه ها، بهانه ها و بهانه های بیشتر

هر کدام از ما هر از گاهی بهانه ای پیدا می کنیم. یافتن بهانه ای برای اینکه چرا یک هدف ارزش دنبال کردن را ندارد یا اینکه چرا نتیجه نداده است بسیار آسان تر از ادامه دادن است. درست است که برخی از عذرخواهی ها واقعی هستند، اما برخی دیگر صرفاً از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند.

وقتی صحبت از دست کشیدن از یک هدف می شود، بهانه ها نه تنها مفید هستند، بلکه فلج کننده نیز هستند. اگر به آنها تسلط نداشته باشید، آنها می توانند هر چیزی را که برای رسیدن به آن تلاش می کنید نابود کنند. اگر در خطر دست کشیدن از هدف خود می بینید، با دقت فکر کنید و از خود بپرسید که آیا دلیل انجام این کار موجه است یا صرفاً بهانه ای است.

ترس از شکست

کوتاه آمدن از یک هدف به دلیل ترس از شکست فلج کننده است و این یک عدم اطمینان است که می تواند به طور جدی شما را در زندگی باز دارد. هیچ کس نمی خواهد شکست بخورد و ترس از شکست اغلب از نیاز به کمال گرایی ناشی می شود. اما اجتناب از ریسک به هیچ وجه راه درستی برای مدیریت آن نیست. خوبی این است که با بررسی اینکه چرا از شکست می ترسید، می توانید یاد بگیرید که چگونه بر آن غلبه کنید و اجازه ندهید که اهداف شما را از مسیر خارج کند.

عدم پیش بینی موانع

حدس بزنید چه اتفاقی افتاد هدف شگفت انگیز و درخشان شما با برنامه شکست ناپذیرش قطعاً آنطور که برنامه ریزی کرده اید پیش نخواهد رفت. مشکلات پیش می آید و موانعی بر سر راه قرار می گیرد. کار دنیا همیشه همین بوده! اگر برخی از این موارد را از قبل برنامه ریزی نکنید، قطعا شما را از رسیدن به کل هدفتان باز می دارند. سعی کنید زمانی که ممکن است تمرکز خود را از دست بدهید یا با مشکلی مواجه شوید، استراتژی داشته باشید. داشتن یک طرح الف تغییرناپذیر و قابل اعتماد همیشه چیز خوبی است، اما داشتن یک پلن B خوب نیز بد نیست.

هیچ مهلتی وجود ندارد

فرقی نمی کند که هدف شما یادگیری یک مهارت جدید باشد یا تبدیل شدن به یک سرمایه گذار بسیار بزرگ در این صنعت. مکانی را برای خود انتخاب کنید و آن را یادداشت کنید. اگر آنها را یادداشت کنید، احتمال دستیابی به اهدافتان تا 42 درصد افزایش می یابد و اگر برای اهداف خود ضرب الاجل تعیین نکنید، موفقیت اتفاق نخواهد افتاد. چرا تعیین ضرب الاجل برای رسیدن به هدف بسیار مهم است؟ این شما را مسئول وقت خود می کند. فرض کنید می خواهید 10 پوند وزن کم کنید. خوبه ولی کی اگر ضرب الاجلی را برای مثلاً 1 ژوئیه تعیین کنید، ممکن است به آن هدف برسید یا نتوانید، اما تعیین ضرب الاجل مستلزم این است که بلند شوید و ورزش کنید.

اجازه دهید منتقدان و مخالفان به هدف شما شک کنند

هرچه هدف بزرگتر باشد، احتمال اینکه افراد در رسیدن شما به آن شک کنند بیشتر می شود. به راحتی می توان به نظرات منتقدان گوش داد و اجازه داد که بدبینی آنها هدف شما را از مسیر خارج کند و حتی آن را نابود کند، و شاید این دلیلی باشد که ما به اهداف خود نمی رسیم. منتقدان و مخالفان هنوز آنجا هستند و بسیاری از این منفی‌گرایی ریشه در حسادت دارد. اجازه ندهید شک آنها شما را تحت تأثیر قرار دهد، اما از این شک به عنوان سوخت برای روشن کردن موتور تمرکز و حرکت به جلو استفاده کنید.

به تعویق انداختن اهداف را به تاخیر می اندازد

آبراهام لینکلن یک بار گفت: “6 ساعت به من فرصت دهید تا یک درخت را قطع کنم و من 4 ساعت اول را صرف تیز کردن تبر خود خواهم کرد.” از بین همه دلایلی که باعث می شود به اهداف خود دست یابیم، هیچ کدام به اندازه اهمال کاری کشنده نیست.

به راحتی می توان به خود گفت که از فردا شروع می کنم یا بعداً با موانع موجود در برنامه ام مقابله خواهم کرد. اما در بیشتر مواقع، این تاخیر هرگز اتفاق نمی افتد و انگیزه خود را از دست می دهید.

طبق بررسی هاروارد بیزینس ریویو، یکی از بهترین راه‌ها برای غلبه بر تعلل، مشارکت عمومی است. اکثر مردم می خواهند از تنبل به نظر نرسند و اعلام اینکه می خواهید کاری انجام دهید می تواند مغز را بر روی پاداش متمرکز کند.

بخونیدش:  چرا در عید نوروز سفره هفت سین می چینیم

خلاصه کنید چگونه می توانید/چرا ما به هدف خود نمی رسیم

دستیابی به یک هدف به ندرت آسان است و اغلب زمان می برد و به تلاش فیزیکی و ذهنی زیادی نیاز دارد. اکنون که برخی از دلایل عدم دستیابی به اهداف خود را می دانید، می توانید شانس خود را برای رسیدن به خط پایان برای پیروزی افزایش دهید.

منبع:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا