چرا در جمهوری اسلامی ارتشبد نداریم

دانشجویان باید بدانند: موضوعی که در این مقاله به آن می پردازیم این است که چرا در ایران سپهبد و ژنرال ارتش نداریم؟ ما در این مورد اطلاعات دقیقی در اختیار شما قرار داده ایم. آرزوی مردم و نظام این است که روزی به بالاترین درجات نظامی نیروهای مسلح برسد. این درجات در سلسله مراتب نظامی کشورمان درجات سپهبدی و سرلشکر است. سوالی که از دیرباز در ذهن بسیاری از ناظران و دوستداران نیروهای مسلح بوده این است که چرا با وجود صدها نفر از افسران شایسته و متعهد لشکری ​​و سپاه که وفاداری خود را به نظام مقدس جمهوری اسلامی و جمهوری اسلامی نیز نشان داده اند. فقه اسلامی. آیا هنوز تعداد بسیار کمی به درجات عالی نظامی ارتقا یافته اند؟

،،،،،،،،،،

“سیستم مشاوره تلفنی صدای مشاور”

برای تماس از سراسر کشور تنها به یک تلفن ثابت بدون کد نیاز دارید.

با شماره 9099071613 تماس بگیرید

حتی در روزهای تعطیل از ساعت 8 صبح تا 12 بعدازظهر تماس بگیرید

اگر به تلفن ثابت دسترسی ندارید، برای خرید طرح های تماس کلیک کنید.

،،،،،،،،،،

چرا ما در ایران سپهبد و ژنرال نداریم؟

چرا در ایران سپهبد و ژنرال ارتشی نداریم: همانطور که در بالا اشاره کردیم، شاید هر دانشجوی افسری که در مسیر خدمت به مردم و نظام قدم می گذارد آرزو دارد روزی به بالاترین درجات نظامی ارتش برسد. نیروها این درجات در سلسله مراتب نظامی کشورمان درجات سپهبدی و سرلشکر است. سوالی که از دیرباز در ذهن بسیاری از ناظران و دوستداران نیروهای مسلح بوده این است که چرا با وجود صدها نفر از افسران شایسته و متعهد لشکری ​​و سپاه که وفاداری خود را به نظام مقدس جمهوری اسلامی و جمهوری اسلامی نیز نشان داده اند. فقه اسلامی. آیا هنوز تعداد بسیار کمی به درجات عالی نظامی ارتقا یافته اند؟

چرا ما در ایران سپهبد و ژنرال ارتش نداریم: سطح دانش و تجربه نظامی برخی از ژنرال های ما با آنچه تحلیلگران خارجی اعتراف کرده اند برابری می کند. اما بالاترین درجه ای که به بسیاری از فرماندهان غیور ما اعطا می شود، سرلشکر است. این در حالی است که درجه سپهبد و ژنرال ارتش نیز در سلسله مراتب نظامی ما وجود داشت. در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، سپهبد زنده ای جز محمدولی قرآنی نداشتیم. شهید سپهبد صیاد شیرازی نیز پس از شهادت با ارتقای درجه به این درجه دست یافت. امروز تنها به 13 نفر از فرماندهان ارشد ما (شامل 7 فرمانده سپاه، یک فرمانده بسیج و 5 فرمانده ارتش) درجه سرلشکری ​​اعطا شده است و سوال اینجاست که چرا هیچ یک از این سربازان به درجه سپهبدی نرسیدند؟

جالب است بدانید که فرماندهی که سمت سپهبدی را اشغال می کند، حق دخالت در تمامی امور فرماندهان زیرمجموعه خود را دارد که نشان از گستردگی اختیارات یک سپهبد دارد. البته سپهبد نمی تواند فرماندهان را عزل یا نصب کند. اما درجه ژنرال ارتش علاوه بر اختیارات سپهبدی می تواند تمامی فرماندهان کل را لغو و نصب کند. و این در حالی است که ژنرال لشکر این اختیارات را ندارد. حال سوال این است که آیا برخی از ژنرال های پرافتخار ما که درجه سرلشکری ​​دارند به درجه سپهبدی می رسند؟ و چرا چنین تبلیغاتی تاکنون انجام نشده است؟ چه کسی بالاترین رتبه نظامی را در جهان دارد؟

این در حالی است که آخرین ترفیع به اعطای درجه سرلشکری ​​در مرداد ماه 1395 برمی گردد که طی آن امیر سید عبدالرحیم موسوی نه تنها با حکم مقام معظم رهبری به عنوان چهارمین فرمانده کل ارتش معرفی شد. ارتش. انقلاب و همچنین با ارتقاء به درجه سرلشکری، تعداد سرلشکرها را به 13 نفر رساند. فرمانده کل سپاه، امیر حسین حسنی سعدی، سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، سرلشکر محسن رضایی، امیرعلی شهبازی، سرلشکر سید یحیی صفوی، دریادار علی شمخانی، سردار سیدحسن مصطفی فیروزآبادی و سردار سید حسن فیروزآبادی هستند. 13 سرلشکر نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران. این مردان غیور همگی جنگ دیده اند و در طول دوران کاری خود تجربه نبردهای مختلف را داشته اند.
فرماندهان غیور ما در جنگ تحمیلی و دیگر جبهه ها در نبرد خیر و شر، تجربیات ارزنده ای به دست آورده اند و از این نظر با بهترین ها برابری می کنند. فرماندهان ارتش های پیشرفته در سراسر جهان. برخی این سناریو را ارائه کرده اند که شاید این اظهارنظرهای سیاسی برخی از رهبران ما بوده است. به عنوان مثال آیا می توان گفت سخنان اخیر سرلشکر پاسدار محمدعلی جعفری و سرلشکر سلیمانی در حوزه سیاست خارجی نوعی انحراف از قواعد پذیرفته شده نظامی است؟ این گمانه زنی نمی تواند صحت داشته باشد چرا که خود مقام معظم رهبری همواره از تحلیل های سیاسی فرماندهان نظامی استقبال کرده اند. چرا ما در ایران سپهبد و ژنرال ارتش نداریم؟

بخونیدش:  چطور باید با کائنات ارتباط برقرار کنیم

گمانه زنی دیگری که مطرح شده، میزان اختیارات سرتیپ و سرلشکر است. همانطور که گفته شد درجه سپهبدی حق مداخله در کلیه امور فرماندهان زیرمجموعه خود را دارد و درجه سپهبدی می تواند تمامی فرماندهان کل را عزل و نصب کند. اما سرلشکر هیچ کدام از این اختیارات را ندارد. در مورد این حوزه اختیاری، برخی احتمال داده اند که برای جلوگیری از فساد ناشی از اعطای درجه سرتیپی و افسری ارتش در دوران طاغوت، درجه ای بالاتر از سرلشکر از سوی مقام معظم رهبری اعطا نشده است. رهبر به دلیل احتمال رشوه و سوء استفاده یا فحاشی، ایجاد حلقه های موازی قدرت و براندازی در نظر گرفته نشده است. در پایان می دانیم که جا دارد این متن را با جمله ای از سرلشکر محسن رضایی خاتمه دهیم و جمله معروف و خاطره انگیز اوست که می گوید: ما در جبهه درجه نداشتیم، سرتیپ، سرلشکر نبود. یا سپهبد، ما همه برادر بودیم، بالاترین درجه «برادر» بود. من دوست دارم امروز رهبران کشور این اصل را مثال بزنند که چرا ما در ایران سپهبد و ژنرال ارتش نداریم؟

حدود اختیارات درجه گروهبان و گروهبان

شاید خیلی از دوستان ندانند حدود اختیارات سرهنگ و سپهبد شما چقدر است، به همین دلیل اطلاعاتی در مورد آن در اختیار شما قرار می دهیم. همانطور که می دانید درجات: سرتیپ دوم – سرتیپ – سرلشکر – سپهبد – ژنرال درجات فرماندهان نیروهای مسلح است که مشابه ژنرال 1 ستاره تا ژنرال 4 ستاره (به استثنای سرتیپ دوم) در ارتش های متعارف جهان
در واقع سرتیپ دوم بعد از انقلاب وارد صفوف نیروهای مسلح ایران شد. و این سوال همیشه این است که چرا درجه سپهبدی و سرلشگری در زمان حیات کسی اعطا نشد؟ ارتش که سرلشکر است و نیروی زمینی سرتیپ است نمی تواند سیاست، راهبرد، رزمایش، آموزش و … بخواهد. فقط به آن فرمانده، و فرمانده نیروی زمینی باید به موفقیت های او عمل کند. سیاست ها و گزارش دادن اما فرمانده با درجه ژنرال لشکر تحت هیچ شرایطی نمی تواند در امور این فرمانده با درجه سرتیپی دخالت کند. و حتی عزل، نصب یا توبیخ. چرا در ایران سپهبد و ژنرال ارتش نداریم

چه کسی بالاترین درجه نظامی را در جهان دارد؟ مثلاً رئیس دادگاه نمی تواند در رأی قاضی دیگر مداخله کند، بلکه رئیس دادگاه خط مشی دادگاه را تعیین می کند. او قدرت یک ستوان را دارد. ژنرال در ارتش اما سپهبد نمی تواند فرمانده را عزل یا نصب کند. اما درجه ژنرالی ارتش علاوه بر اختیارات سپهبدی می تواند تمامی فرماندهان کل را عزل و نصب کند. قدرت ما فراتر از تصور یک ارتش 4 ستاره یا یک ژنرال است. جوان ترین سرتیپ ایران
بعضی از دوستان می گویند این دو مدرک سرکوب شده است. حالا باید بگویم که اصلا اینطور نیست. در سال 1353 با تأیید نیروی انتظامی بالاترین درجه این نیرو افسری ارتش و در سال 1359 برای سپاه ارتش به همین ترتیب بود. حالا دلیل اینکه این دو نمره به کسی تعلق نگرفت. زیرا کلیه درجات بالاتر از سرهنگ با امضای مستقیم رهبران اعطا می شد.
و همه فرماندهان به دستور مقام معظم رهبری مدد علی (ع) اعطا می شوند و فقط می توانند مستقیماً در امور خود فرماندهان دخالت کنند. این به دلیل احتمال فساد اعطا نشد. زیرا یک ژنرال ارتش با نصب فرماندهان مورد اعتماد خود می تواند شبکه های فساد و حتی کودتا را راه اندازی کند. چرا ما در ایران سپهبد و ژنرال ارتش نداریم؟

ارتباط با سامانه صدای مشاور :

تماس با تلفن ثابت در هر نقطه از ایران بدون شماره گیری کد 9099071613

هر روز از ساعت 8 صبح تا 12 بعد از ظهر حتی در روزهای تعطیل رسمی پاسخ دهید

اگر به دلیل شلوغی خطوط نمی توانید تماس برقرار کنید، چندین بار امتحان کنید

به امید روزهای بهتر و آینده بدون حسرت انتخاب های گذشته

حسین باستانی

بی بی سی

چهل سال پیش آیت الله خمینی روز نهم فروردین 1358 را «روز ارتش» نامگذاری کرد. نامگذاری این روز به معنای قدردانی از ادامه فعالیت ارتش پس از انقلاب بود. در زمانی که تشکیل «ارتش شاهنشاهی ایران» در رژیم پهلوی مطرح بود، تردیدهای زیادی در مورد ادامه فعالیت این نهاد در دوره جدید وجود داشت.

جشن روز ارتش چهار روز قبل از انتشار فرمان تشکیل «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» (2 اردیبهشت 1358) برگزار شد. علاوه بر این، به دلیل تبدیل رسمی نوع حکومت ایران به «جمهوری اسلامی» (در 21 فروردین 1358)، بعدها 29 فروردین در تقویم رسمی «روز ارتش جمهوری اسلامی ایران» ثبت شد. ‘.

بخونیدش:  چطوری باید فری فایر را بینهایت کنیم

در نتیجه این تحولات، تعاریف قابل توجهی از جایگاه و نقش ارتش و سپاه در قانون اساسی جمهوری اسلامی و سایر قوانین ارائه شد. تعاریفی که خواندن آنها بین سطرها برای درک تفاوت وضعیت حقوقی و واقعی این دو نهاد نظامی مهم است.

گفتمان رایج در فضای سیاسی-رسانه ای این است که قانون اساسی وظیفه ارتش را در دفاع از کشور و وظیفه سپاه را در دفاع از نظام مشخص کرده است. روایتی که بر اساس آن گستره سپاه به طیف وسیع تری از مسائل غیرنظامی گسترش یافته است. با این حال، به نظر می‌رسد که این تفکیک لزوماً در «متن قانون اساسی» مستقر نیست.

بیشتر بدانید:

در اصل 150 قانون اساسی، وظیفه سپاه پاسداران انقلاب و دستاوردهای آن است و در اصل 143 همین قانون، وظیفه ارتش پاسداری از استقلال، تمامیت ارضی و نظام اسلامی است. جمهوری”. .

بر اساس این تعاریف، نه تنها وظیفه شناخته شده حفظ «تمامیت ارضی»، بلکه وظیفه کمتر شناخته شده پاسداری از «نظام جمهوری اسلامی» به عنوان یکی از وظایف اصلی ارتش برجسته شد.

این مسئولیت دوم ارتش، در حوزه داخلی، تفاوت چندانی با وظیفه «نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن» که بر عهده سپاه است، ندارد. به عبارت دیگر، اگر میل رهبری – فرضی قبلی – این بود که ارتش در حد سپاه در دولت حضور داشته باشد، به راحتی می توانست با استناد به تاکید اصل 143 بر پاسخگویی در قبال ارتش. سیستم’. “، چنین مداخله ای مطابق قانون اساسی تفسیر می کند

اما از آنجایی که در چهار دهه گذشته چنین اراده ای وجود نداشته است، در میان وظایفی که در قانون اساسی ذکر شده، تنها بر حفظ «تمامیت ارضی» تأکید شده است و افکار عمومی ایران عمدتاً ارتش را چنین می شناسند. پدیده ای که البته به لحاظ جایگاه ارتش در افکار عمومی به نفع این نهاد تمام شد.

در متن قانون اساسی توضیح بیشتری در مورد چرایی استفاده از تعبیر «حفاظت از نظام جمهوری اسلامی» در مورد ارتش و «حفاظت از انقلاب و دستاوردهای آن در مورد سپاه» داده نشده است. . اما به طور کلی در ادبیات سیاسی حکومت، «انقلاب اسلامی» را مفهومی فراتر از مرزهای جغرافیایی «جمهوری اسلامی ایران» می دانند و به همین دلیل است که مثلاً آیت الله خامنه ای را «رهبر» نیز می نامند. از انقلاب». در رسانه های دولتی رهبر جمهوری اسلامی. از آنجایی که نام رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» است و کلمه «ایران» یا حتی «جمهوری اسلامی» در عنوان آن دیده نمی شود.

به همین ترتیب، ظاهراً تأکید بر کلمه «انقلاب» به جای «نظام» در تبیین کارکردهای سپاه برای تأکید بر نقش سپاه در خارج از مرزهای کشور بوده است.

لازم به ذکر است که اصل 145 قانون اساسی مقرر می دارد که «هیچ خارجی را نمی توان به عضویت ارتش یا نیروی انتظامی کشور پذیرفت» اما در این قانون تاکیدی بر سپاه پاسداران نشده است.

در واقع مشخص است که در زمان نگارش قانون اساسی در سال 1358 یا بازنگری قانون در سال 68، حتی اصراری بر ایرانی بودن اعضای سپاه وجود نداشت. اما بعداً در قانون پایین تری – قانون تنظیم استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی – تاکید شد که «به کارگیری کارکنان ثابت منوط به داشتن تابعیت جمهوری اسلامی ایران است».

تأکید بر تفکیک مرزهای جغرافیایی ارتش از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در «آیین نامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» و «قانون ارتش جمهوری اسلامی» به وضوح منعکس شد. ایران».

اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ضمن تأکید بر هدف «حفاظت از انقلاب اسلامی ایران و دستاوردهای آن»، موضوع «همکاری با ارتش جمهوری اسلامی ایران در مواقع لزوم» را برای «حفاظت از استقلال، تمامیت ارضی و ارضی» مورد تاکید قرار داده است. سیستم دفاعی». از سوی دیگر، قانون نظامی با تأکید بر مأموریت این سازمان «مبارزه با هرگونه تهاجم نظامی به استقلال، تمامیت ارضی، نظام جمهوری اسلامی ایران و منافع کشور» از همکاری خود با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «برای کمک به ملت‌های مسلمان و «مستضعفان غیرمخالف اسلام جهان» یاد کرد.

به عبارت دیگر در این قوانین مشخص است که وظیفه اولیه ارتش داخلی و وظیفه فرعی خارجی (کمک به سپاه) است. اما برای سپاه دفاع از مرزها (کمک به ارتش) به عنوان یک وظیفه فرعی تلقی می شود.

با وجود این، وقتی صحبت از داخل ایران می شود، قانون نظامی، مانند قانون اساسی، بر مسئولیت «نگهداری نظام» تاکید دارد. اگر دولت می خواست، می توانست با استناد به این ادعاها، دست ارتش را در «همه» مسائلی که سپاه در داخل کشور به آن مشغول است، باز بگذارد.

بخونیدش:  چرا تماس با مشترک مورد نظر امکان پذیر نمیباشد

بیشتر بدانید:

در نهایت در جمهوری اسلامی ایران با تفسیر حداکثری از عبارت پاسداری از انقلاب و دستاوردهای آن در قانون اساسی، دخالت بی حد و حصر سپاه در عرصه های سیاسی، اقتصادی و اطلاعاتی بیش از هر چیز موجه است. یک تصمیم مستقل تصمیمی که البته عملاً سپاه را در برابر لایه های مختلف افکار عمومی قرار داد.

در عین حال، با تعبیری حداقلی از عبارت «حفاظت از نظام» در قانون اساسی، ورود نظامیان به این مناطق که یک ترجیح سیاسی است، ممنوع است.

ترجیحی که یقیناً تبعیض آمیز به نظر می رسد، اما هر انگیزه ای که داشته باشد، در عمل منجر به بیگانگی ارتش ایران از مجموعه ای از فعالیت هایی شده که موقعیت اجتماعی آن را تخریب می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا