چرا پدر شعر فردوسی را خواند
راهنمای مطالعه
به سختی می توان ایرانی را یافت که هنگام صحبت از زبان فارسی، نام فردوسی را با خالق شاهنامه پیوند ندهد.
سالها گذشت تا مشخص شد که فردوسی تأثیر عمیقی در حفظ و ماندگاری زبان فارسی داشته است. پس از ورود اعراب به ایران، زبان عربی تا مدت ها زبان رسمی ایرانیان باقی ماند. سیطره زبان عربی بر فرهنگ و ادب ایران تا قرن پنجم هجری ادامه داشت.
حتی حمیدی بلخی از شاعران و نویسندگان این دوره در مقدمه کتاب «موقعیت حمیدی» به دلیل استفاده از زبان فارسی از خوانندگان عذرخواهی کرد.
در این فضا بود که فردوسی با سرودن یکی از شاهکارهای ادبیات ایران به نام شاهنامه جان تازه ای به زبان فارسی بخشید.
فردوسی که در خانواده ای ثروتمند به دنیا آمد، به دلیل علاقه ای که به فرهنگ و ادب ایران داشت، تمام سرمایه و زندگی خود را وقف شاهنامه نویسی کرد و اثری ماندگار از خود برجای گذاشت.
این کار اگرچه سود مالی چندانی برای او به همراه نداشت، اما باعث شد نام این شاعر پرآوازه در تاریخ این کشور جاودانه بماند. محبوبیت فردوسی او را به چهره ای موفق تبدیل کرده است که الگویی برای شاعران جوان در هر سنی به شمار می رود. .
برای آشنایی بیشتر با زندگینامه این حماسه سرای بزرگ با «پاسخ از ما» همراه باشید.
از فردوسی چه می دانید؟
حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی (زادهٔ ۳۲۹ – درگذشتهٔ ۴۱۶ هجری قمری) از بزرگترین حماسهنویسان ایرانی و حماسیآفرین شاهنامه است.
او به عنوان بزرگترین «خواننده فارسی زبان» شناخته میشود. فردوسی را با القاب دیگری مانند «حکیم سخن»، «حکیم توس» و «استاد سخن» نیز می شناسند.
ذوق و سبک منحصر به فرد فردوسی در سرایش شاهنامه موجب احیاء و حفظ زبان و ادبیات فارسی شد. بیشتر ایرانیان جاودانگی زبان فارسی را مدیون تلاش های مستمر این شاعر موفق هستند و وقتی به جایگاه شایسته فردوسی در حفظ فرهنگ و هویت ایرانی می اندیشند ناخودآگاه از شعری ماندگار از حکیم توس یاد می کنند که در ادامه می آید. . شرق:
من نظم قصر بلند را کشف کردم
که نمی گذارد باد و باران گاز بگیرد
شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از مهم ترین و مهم ترین منظومه های حماسی ایران و جهان شناخته می شود و در ردیف شاهکارهای ادبی هومر، ایلیاد و ادیسه قرار می گیرد.
شاهنامه کتابی است شصت هزار بیتی و به گفته برخی محققین حاصل سی سال رنج و تلاش فردوسی است.
خود فردوسی در این باره می گوید:
من امسال خیلی زجر کشیدم 3
عجم را به فارس برگرداندم.
شاهنامه داستان هایی از اسطوره ها، افسانه ها و تاریخ ایران را از آغاز تا حمله اعراب به ایران در قرن هفتم روایت می کند و دارای سه بخش اساطیری است: مبارزه; و تاریخی است.
اشعار و داستان های شاهنامه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. شاهنامه چنان با زندگی مردم ایران پیوند خورده است که گاهی جاذبه های تاریخی مانند تخت جمشید و نقش رستم به نام پادشاهان و قهرمانان افسانه ای آن نامگذاری می شود.
زندگینامه حکیم ابوالقاسم فردوسی
اگرچه سال 319 هجری قمری (329 هجری قمری) سال تلخی برای ادبیات ایران بود و سالی بود که رودکی سمرقندی، پدر شعر فارسی را از دست دادیم، اما در این سال بود که حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی، مشهورترین حماسه سرای ایران، متولد شد و یک اتفاق فرخنده و فرخنده برای ایران زمین روی داد.
وی در روستای پاج شهرستان توس به دنیا آمد. بنابر منابع گذشته، نام اول فردوسی «حسن» بوده است، اما منابع جدید از جمله معرفی بایسنگری، نام «منصور» را تأیید میکنند.
پدر فردوسی از دهقانان شهر بود که با کار خود دارای ثروت و زندگی مرفه بود. این شاعر حماسه سرای ایرانی در جوانی به برکت مال و ثروت پدرش زندگی آرام و بی دغدغه ای داشت، هرچند گفته می شود در دوران پیری فقیر و نیازمند شده است.
شاید تعجب کنید که چرا فردوسی در دوران پیری فقیر شد؟ علاقه بی حد و حصر این شاعر گرانقدر به داستان های کهن و نیز تاریخ و هویت ایرانی، او را به نگارش شاهنامه برانگیخت. از این روست که ابوالقاسم فردوسی شاعر وطن پرست طوسی تمام دارایی خود را صرف نوشتن شاهنامه کرد.
ازدواج فردوسی
تا زمانی که سخنگوی دانایی توس شروع به نوشتن شاهنامه کرد، اطلاعات زیادی از زندگی خانوادگی او در دست نبود. تنها چیزی که معلوم است این است که فردوسی در سال 359 هجری پسری به دنیا آمده است، بنابراین گمان می رود که فردوسی قبل از ازدواج از سال 358 هجری قمری درگذشته است.
زنی که نامش در ابتدای داستان «بیژن و منیژه» آمده است، به عقیده ادبیاتی چون «حبیب یغمایی»، «محمدتقی بهار» و «ذبیح الله صفا» همسر خالق شاهنامه است. . ، فردوسی.
اگر این نظر درست باشد، احتمالاً همسرش زنی تحصیلکرده بوده که در چنگ نیز مهارت داشته است. احتمالاً خانواده همسرش از طبقه دهقان بودند و همسرش همه چیزهایی را که در این خانواده ها به فرزندانشان یاد می دادند می دانست.
فردوسی در داستان «پادشاهی هرمزد» از مرگ «نویسنده» خود شکایت می کند. ابوالقاسم فردوسی در این بخش اعتراف می کند که پس از نوشتن «باغ» دیگر آرایش نمی کند.
نگارا بهاره کجا رفتی
آرش باغ بنهفتی
ممکن است منظور حکیم فردوسی در اینجا مرگ همسرش باشد. این شاعر بزرگ ملی دویست بیت پیش از این در پایان داستان «پادشاهی انوشیروان» از عمر 61 ساله خود سخن گفته است.
فرض کنید درست باشد که فردوسی در داستان «پادشاهی هرمزد» به مرگ همسرش اشاره کرده است. حال اگر داستان «پادشاهی هرمزد» پس از داستان «پادشاهی انوشیروان» در شاهنامه نوشته شده باشد، احتمالاً همسرش در سال 390 هجری قمری (1000 میلادی) یا قبل از آن فوت کرده است.
فرزندان فردوسی
فرزند فردوسی در سال 396 هجری قمری در حالی که تنها 37 سال داشت درگذشت. در آن زمان فردوسی 67 ساله بود و عصبانیت پسرش او را بسیار آزار می داد. به گفته نظامی پروزودی، فردوسی دختری نیز داشت که پس از مرگش زنده بود.
آثار فردوسی
شاهنامه تنها اثر شناخته شده است که توسط حکیم ابوالقاسم فردوسی نوشته شده است. البته همان طور که خود فردوسی می گوید هزار بیت شاهنامه را به تفصیل نوشته است و حکیم فردوسی این ابیات را همان طور که در شاهنامه اش بوده نقل می کند.
آثار فردوسی به جز شاهنامه
آثار ادبی دیگری از جمله چندین نمایشنامه، رباعی، قصیده و غزل نیز به او نسبت داده شده است، هرچند پژوهشگران ادبی تردیدهای زیادی دارند که آیا این آثار واقعاً متعلق به فردوسی است یا خیر. به گفته آنان زمان سرودن اشعار به دوران صفویه بازمی گردد.
برخی منابع مثنوی «یوسف و زلیخا» را که در مقدمه کتاب بایسنقری آمده است نیز متعلق به فردوسی می دانند. از صحت این موضوع اطلاعی در دست نیست. «گرشاسب نامه» از دیگر آثار منسوب به فردوسی بود، اما بعدها مشخص شد که این اثر متعلق به اسدی طوسی (نویسنده و شاعر قرن پنجم هجری) است.
نوشته دیگری که گمان میرود متعلق به فردوسی باشد، طنزی است بر سلطان محمود غزنوی که صد بیت دارد، اما در حال حاضر شش بیت موجود است. گفتنی است که وجود چنین طنزی از سوی برخی محققین تکذیب و برخی دیگر تایید شده است.
نامگذاری شاهنامه
آیا می دانستید شاهکار فردوسی چگونه شاهنامه نامیده شد؟ فردوسی بارها با نامهای «نامه»، «نامه باستانی»، «خسران نامه» و «شهریار نامه» از اثر خود به نام جاوید یاد کرده است، اما در هیچ جای دیگری جز یک بیت از طنز منسوب به او، نام «شاهنامه» نیست. منصوب شد.
البته نام «شاهنامه» در هجونامه نیز آمده است که بخشی از وزن «شاهنامه» است. اما تمام آثاری که در آن زمان به نظم و نثر سروده می شد و تاریخ پادشاهی ایران را از «کیومرث» تا «یزدگرد» بیان می کرد، بیشتر «شاهنامه» نامیده می شد.
یکی دیگر از دلایل معروف شدن اثر فردوسی به «شاهنامه»، نام کتابی است که فردوسی برای سرودن دیوان اشعار خود از آن استفاده کرده است. نام چشمه فردوسی «شاهنامه ابومنصوری» بود.
گذشته از همه اینها، منابع پس از فردوسی از اثر این حماسه سرای ایرانی با عنوان «شاهنامه» یاد کرده اند.
نام شاه
فردوسی هر چه در دنیا داشت برای حفظ نام ایران و ایرانی خرج کرد. او برای این که این امکان را فراهم کند رنج های زیادی کشید. هر چند کسی جز خودش قدردان زحمات بی چون و چرای او نبود. حکیم بزرگ طوس این راه را بی دلیل انتخاب نکرد.
او قصد داشت اثری جاودانه به نام شاهنامه بر جای بگذارد و چون ستاره ای درخشان در آسمان شعر فارسی بدرخشد.
وی در این باره می گوید:
من نمیرم چون زنده ام
و بذر کلمه را پراکنده کرده ام
به عقیده برخی از کارشناسان ادبی، 30 سال طول کشید تا فردوسی نگارش ادبی ترین آفریده ایرانی یعنی شاهنامه را به پایان برساند.
آنها برای اثبات ادعای خود به آیه زیر استناد می کنند:
من امسال خیلی زجر کشیدم 3
این پارسی رو زنده کردم
برخی کارشناسان نیز زمان سرودن شاهنامه را 35 سال تخمین می زنند. 30 سال یا 35 سال. فارغ از اینکه فردوسی اثری بی نظیر و ماندگار نوشت و تحسین همگان را برانگیخت، چندان فرقی نمی کند.
فردوسی اولین کسی نبود که شاهنامه نوشت. پیش از او «ابومنصور معمری» والی طوس به دستور و سرمایه حاکم طوس «شاهنامه ابومنصوری» را به نثر نوشته بود.
فرودسی به گفته ادبا، شاهنامه را بر اساس شاهنامه ابومنصوری نوشته است. از اصل کتاب «شاهنامه ابومنصوری» اطلاعی در دست نیست، اما به لطف حکیم ابوالقاسم فردوسی پانزده صفحه که به عنوان مقدمه ای بر ابتدای نسخه خطی شاهنامه فردوسی نوشته شده، حفظ شده است.
قبل از فردوسی، «دقیقی طوسی» اولین ابیاتی بود که در شاهنامه ابومنصوری ابیاتی سروده بود، اما بخت با این شاعر نامی یار نبود و در جوانی به دست غلام کشته شد. زهیحی هزار بیت از بیت خود را سروده بود که جان شیرین خود را از دست داد.
پس از او فردوسی پاکزاد کارهای نیمه تمام مفصل را به پایان رساند. فردوسی شاهنامه نویسی را در سال 370 هجری قمری در 40 سالگی آغاز کرد.
او نگارش چاپ اول شاهنامه را در سال 384 هجری قمری، 3 سال پیش از به تخت نشستن سلطان محمود غزنوی، به پایان رساند.
حماسه ایرانی به این نسخه بسنده نکرد و برای غنا بخشیدن به اشعار شاهنامه، نسخه دوم شاهنامه را در 71 سالگی (سال 400 هجری قمری) نوشت.
حقایق جالب درباره شاهنامه فردوسی که باید بدانید!
1- در شاهنامه فردوسی بیش از 800 بار کلمه ایران تکرار شده است. در واقع نام فردوسی با ایران و فرهنگ و ادب ایران پیوند خورده است. به خاطر همین علاقه و علاقه بی حد حکیم طوس به ایران و زبان فارسی است که شاهنامه را خلق کرد و نقش بسیار مهمی در رشد زبان فارسی داشت. .
اهمیت فردوسی در حفظ زبان و فرهنگ ایرانی در گفتار محمد حسنین هیکل، روزنامه نگار مشهور مصری نمود یافته است. وی در پاسخ به این سؤال که: «چه بر سر شما مصریها با این پیشینه فرهنگی درخشان آمده است که باعث شد عربی صحبت کنید؟» پاسخ داد: عرب شدیم چون فردوسی نداشتیم…
2- یکی از ورق های نفیس مینیاتوری شاهنامه شاه طهماسب که در موزه رضا عباسی نگهداری می شود به ارزش 8 میلیون پوند می باشد. این ورق شاهنامه شبیه یکی از ورق های شاهنامه است که در حراج کریستی به قیمت 8 میلیون پوند به فروش گذاشته شده است.
3- قدیمی ترین نسخه خطی شناخته شده شاهنامه در کتابخانه ملی فلورانس نگهداری می شود.
4- باور عمومی اکثر ایرانیان این است که در شاهنامه فردوسی واژه های غیرفارسی به کار نرفته است، اما بر اساس بررسی های انجام شده، صاحب نظران ادبی به وجود واژه های عربی در شاهنامه پی برده اند.
سید محمدعلی جمالزاده، نویسندهای که شاید از داستان کوتاه معروفش «کباب غاز» بشناسید، معتقد بود که در شاهنامه 686 کلمه عربی وجود دارد.
سجاد آیدین لو، شاهنامه پژوه، در پژوهشی اخیر به این نتیجه رسیده است که 726 واژه عربی یا عربی و نام خاص در شاهنامه وجود دارد.
هر کدام از این دیدگاه ها درست باشد، این که فردوسی مجبور بوده از واژه های غیرفارسی در شاهنامه استفاده کند، تفاوتی نمی کند.
به علاوه، حتی اگر تعداد واژگان عربی شاهنامه را با تعداد ابیات شاهنامه (60000 بیت) مقایسه کنیم، این عدد بسیار ناچیز است و این امر هرگز از ارزش تلاش بی دریغ فردوسی در راه ایران و پارسی نمی کاهد. زبان .
فرودسی و سلطان محمود غزنوی
عشق وصف ناپذیر فردوسی به میهن، فرهنگ و ادب پارسی، او را به این باور رساند که شاهنامه باید برای همیشه در تاریخ بماند. او قصد داشت اثر حاصل از رنج چندین ساله خود را به گنج تبدیل کند، به همین دلیل به یاری سلطان محمود غزنوی اعتماد کرد.
سخن سرایی، اسطورهشناس ایرانی، بسیار باهوش بود و به خوبی میدانست که کتابهای موجود در کتابخانههای بزرگ متعلق به دربار فرمانروایان به خوبی حفظ شده است. بنابراین برای مصون نگه داشتن شاهنامه از حوادث ایران به حمایت نیاز داشت. بار. سلطان محمود غزنوی داشت
هنگامی که حکیم فردوسی 65 ساله بود (394 هجری قمری) تصمیم گرفت شاهنامه را به سلطان محمود تقدیم کند و این اثر ادبی را برای همیشه نگه دارد.
از این رو حماسه سرای ایرانی به تصحیح شاهنامه پرداخت و سرانجام نسخه ویرایش شده این کتاب گرانبها در 71 سالگی (400 هجری قمری) به پایان رسید.
اختلاف فردوسی با سلطان محمود غزنوی
فردوسی شاهنامه را به نام سلطان محمود نوشت و برای ملاقات با او عازم غزنین شد. اما سلطان محمود غزنوی فردوسی را دوست نداشت و کار فاخر او را قدر نمی دانست.
عده ای دلیل بی توجهی سلطان محمود به شاهنامه را اختلاف عقاید مذهبی این دو نفر می گویند و برخی دیگر می گویند که شاعران حسود دربار باعث بی مهری سلطان محمود شاهنامه شدند.
برخی معتقدند محمود غزنوی چندان علاقه ای به حماسه ها و قهرمانان ایرانی نداشت و همین می تواند دلیل کینه توزی سلطان غزنوی نسبت به فردوسی باشد. حتی می گویند سلطان محمود شاهنامه فردوسی را بی ارزش دانسته و از رستم با لحنی زشت یاد کرده است. سلطان محمود در این باره گفت: «شاهنامه خود چیزی جز حدیث رستم نیست و در لشکر من هزار مرد مانند رستم است. »
به هر دلیلی فردوسی به شدت مجازات شد. این شاعر بزرگ با دل شکسته و کاخی تلخ غزنه را ترک کرد. اما سلطان محمود پس از چندین سال از بی توجهی به استاد بی بدیل شعر و حکمت فارسی پشیمان شد.
سلطان غزنوی به فکر جبران افتاد. پس هزار درهم سکه طلا بر شتری بار کرد و برای دلجویی از فردوسی بزرگ به شهر طوس فرستاد.
اما چه حیف که وقتی تن ها سکه طلا وارد شهر می شد، پیکر حماسه بزرگ ایران را برای خاکسپاری به قبرستان بردند.
سلطان محمود غزنوی سعی کرد به دختر فردوسی سکه های طلا بدهد، اما دختر شاعر بزرگ ایران که رفتار و منش او را از پدرش به ارث برده بود، از پذیرفتن هدیه سلطان محمود خودداری کرد. دختر قصه گوی ایرانی این نذری را پس از مرگ سهراب به عنوان یک طراوت دانست.
سرانجام سلطان محمود برای رهایی از احساس ندامت به فکر افتاد که در جاده مرو کاروانسرایی به یاد فردوسی بسازد تا مردم مدتی در آنجا استراحت کنند. اما سلطان غزنوی نمی دانست که هیچ بنایی جاودانه نخواهد ماند.
گرچه خود فردوسی قصر باشکوهی از نظم بنا کرد که پس از حوادث سخت تاریخ از هر گزندی در امان ماند و نه تنها به مرزهای ایران، بلکه به مرزهای جهان رسید و شهرت جهانی یافت.
تأثیر فردوسی در ادبیات جهان
فردوسی شاعری نیست که تنها متعلق به ایرانیان باشد، زیرا آوازه او به گوش همه جهان رسیده و اکنون شاهنامه او به نوعی متعلق به همه بشریت است.
این شاعر میهن پرست در ادبیات جهان چنان جایگاه والایی دارد که به او لقب «هومر ایران» داده اند. هومر خود بزرگترین حماسه نویس جهان غرب است.
یکی از مشهورترین نویسندگانی که از فردوسی الهام گرفته است ویکتور هوگو نویسنده مشهور فرانسوی و خالق رمان «بانویان» است. او در نگارش شاهکار بزرگ خود «افسانه اعصار» بسیار تحت تأثیر شاهنامه قرار گرفت.
نویسنده دیگری که فردوسی را الگو گرفت موریس مترلینگ نویسنده و نمایشنامه نویس مشهور بلژیکی بود. او نمایشنامه «خواهش و ملیسانده» را بر اساس داستانی از شاهنامه خلق کرد. مترلینگ برای نوشتن پرده های اول و سوم نمایشنامه خود از ترجمه فرانسوی داستان «رودابه و زال» در شاهنامه استفاده کرد.
«ابل بونار» نیز با الهام از شاهنامه فردوسی، اثر حماسی بی نظیری با عنوان «شاهزاده ایرانی» نوشت. بونار آنقدر فردوسی را دوست داشت که او را بهترین شاعر حماسه سرا نامید.
در سال 1934 دولت فرانسه «جشن هزاره» را برای بزرگداشت فردوسی ترتیب داد و در این جشن «بونار» یکی از بهترین و تأثیرگذارترین سخنرانی ها را درباره فردوسی ایراد کرد. بعدها بر اساس همین گفتار «نامه هزاره فردوسی» منتشر شد که زیباترین مداحی و مداحی است که در مورد فردوسی به زبان فرانسه نوشته شده است.
اما تنها «بونار» نبود که به فردوسی علاقه زیادی داشت، «گوته» نیز عمیقاً حکیم طوس را دوست داشت. عشق و علاقه وصف ناپذیر «یوهان ولفگانگ فون گوته» (1749-1832)، نویسنده، شاعر و متفکر آلمانی به اشعار فردوسی را می توان در قسمت دوم «دیوان غربی شرقی» او با عنوان «یادداشت ها و مقالاتی برای درک بهتر» دربار غرب-شرق مشاهده کرد.
فردوسی الهام بخش شاعران و نویسندگان دیگری چون «هاینریش استیگلیتز»، «هلموت قصاب»، «جوزف ویکتور ویدمن» و…
سیستان و شاهنامه
هنگام خواندن شاهنامه، خواننده ممکن است تعجب کند که چرا فردوسی «سیستان» را به عنوان مکانی که بسیاری از رویدادهای مهم شاهنامه در آن رخ داده، انتخاب کرده است.
همچنین شاید کنجکاو باشید که بدانید چرا یکی از قهرمانان اصلی شاهنامه، رستم، از سرزمین های سیستان انتخاب شده است؟
تنها ساکنان سیستان در ایران بودند که هرگز زبان عربی را به عنوان زبان رسمی نپذیرفته بودند. همین موضوع باعث شکل گیری هویت ملی ایران در این نقطه از کشور شد.
اقدامات میهن پرستانه سیستانی ها در آن زمان، فردوسی را بر آن داشت تا در شاهنامه از سیستان صحبت کند و شخصیت رستم را که به خردمندی و آزادگی شهره بود بیافریند.
به گفته علیرضا باقری، شاهنامه پژوه، «سیستان» یکی از کهنترین مناطق ایران است که بر اساس شواهد به دست آمده، مهد فرهنگ و تمدن بشری است.
منطقه سیستان از دیرباز و تا به امروز یکی از مناطق حساس کشور بوده و در معرض حملات اقوام مختلف قرار دارد. در نتیجه نبردهای مهم و سرنوشت سازی در این منطقه از کشور رخ داد و بسیاری از این جنگ ها با پیروزی همراه بود.
در مورد علت انتخاب رستم در شاهنامه نیز باید گفت که بر اساس گفته های «محبعلی عزیزی» کارشناس باتجربه زبان و ادبیات فارسی، بسیاری از پژوهشگران معتقدند که فردوسی فرهنگ و آیین ایرانیان را می شناخت. سیستانی ها و بی دلیل رستم برگزیده شد زیرا بهترین جنگجو شاهکار ادبی خود را انتخاب نکرد.
چون یعقوب لیث صفری (نخستین پادشاهی که 200 سال پس از حمله اعراب به ایران فارسی را به عنوان زبان رسمی خود برگزید) از قبل می شناخت و اخلاق و جوانمردی او را می دانست، در خود می اندیشید. او فکر می کرد که حتماً چهره هایی شبیه به یعقوب لیث در سیستان وجود دارد.
از این رو فردوسی ایزد حماسه و خرد رستم را یکی از بهترین پهلوانان شاهنامه آفرید.
چرا می گوییم شاهنامه پایان خوش دارد؟
«شاهنامه آخر خوش است» یکی از معروف ترین ضرب المثل های ایرانی است که در بین مردم از شهرت زیادی برخوردار است.
اکثر ضرب المثل های رایج در بین مردم عادی امروزه ریشه تاریخی دارند و از وقایعی نشات می گیرند که به ما رسیده است.
فردوسی برای ادای احترام به دوست عزیز درگذشته خود که او را به نوشتن شاهنامه تشویق کرده بود، تصمیم گرفت که کتاب شاهنامه را به نام سلطان محمود غزنوی منتشر کند، مبادا این کتاب به مرور زمان از دست برود:
نامه شهریار به من گفت
گرت گفت: آن را به پادشاهان بسپار
فردوسی به قول خود عمل کرد و شاهنامه را از طرف سلطان محمود امضا کرد. ابیاتی درباره سلطان محمود سروده و به شاهنامه افزوده است، اما چون حکیم خردمند طوس شاعر مدح نبود و مدح و ثنای او چنان نبود که سلطان محمود را خشنود سازد، سلطان غزنوی نادیده گرفت. با او کار ارزشمند حکیم فردوسی را کم اهمیت جلوه داد.
فردوسی از رفتار بد سلطان محمود آزرده شد و چنان که گفته می شود طنزی در انتقاد از سلطان غزنوی نوشت.
نقل شده است که فردوسی پس از نگارش طنز مذکور، توانسته است به وسیله دوستان و هواداران خود در دستگاه حکومتی سلطان محمود، نسخه ای از آن را به صورت مخفیانه به انتهای شاهنامه در کتابخانه سلطنتی بیافزاید. این اقدام بدین معنا بود که هرگاه کاتبان و خوشنویسان به تکثیر و پخش نسخه ها می پرداختند، ناگزیر طنز منسوب به فردوسی را می نوشتند.
در گذشته، هرگاه شخصی شاهنامه فردوسی را می خواند، چشمانش پر از ستایش سلطان محمود غزنوی می شد و گمان می کرد که سلطان محمود فردی شجاع است و به فردوسی در نگارش شاهنامه کمک کرده است.
اما نمی دانستند که پایان شاهنامه خوش است و هر بار که پایان شاهنامه را می خواندند، به سخت گیری سلطان محمود نسبت به فردوسی پی می بردند.
وقتی شهرام ناظری شاهنامه می خواند
شهرام ناظری از خوانندگان برجسته موسیقی سنتی ایران است که با لحن حماسی اش اشعار زیبای شاهنامه را از دل خود می سراید و شنونده را با خود می برد.
شوالیه آواز ایران در سال ۱۳۷۹ آلبوم آواز اساطیر را بر اساس اشعار شاهنامه به زبان کردی خواند. این آلبوم با نامهای «شاهنامه کردی» و «آوازهای ساسانی» نیز شناخته میشود.
شهرام ناظری در سال 1393 بار دیگر در آلبوم «درفش کاویانی» شاهنامه نوازی را تجربه کرد.
خوانندگان دیگری مانند علیرضا قربانی در آلبوم «کشت و خاک» و همایون شجریان در آلبوم «سیمرغ» با خواندن اشعار فردوسی به تجلیل پرداختند. برای این حماسه سرای ایرانی احترام قائل بودند.
مرگ فردوسی
فردوسی حکیم ایرانی در طول حیات گرانبهای خود هر چه داشت در اخلاص گذاشت تا جانی تازه به پیکره زبان فارسی ببخشد. او در این راه موفق شد و شاهکاری بی نظیر از خود به جای گذاشت که به مرور زمان فراموش نخواهد شد.
سرانجام حکیم فردوسی در 82 سالگی (411 هجری قمری) در زادگاهش روستای پاژ توس درگذشت.
وقتی فردوسی درگذشت او را در باغ شخصی خود دفن کردند.
پس از دفن فردوسی چندین بار قبر وی تخریب شد. سرانجام در سال 1302 هجری قمری به دستور والی خراسان «میرزا عبدالوهاب خان شیرازی» محل بقعه مشخص شد و بنای خشتی در آنجا احداث شد. این مقبره به تدریج ویران شد.
پس از این اتفاق «محمدعلی فروغی» و «سیدحسن تقی زاده» رئیس و نایب رئیس انجمن آثار ملی ایران مأمور بازسازی ساختمان آرامگاه شدند.
بد نیست بدانید که بنای آرامگاه مذکور از طریق جمع آوری کمک های مردمی و بدون استفاده از بودجه دولتی ساخته شده است. ساخت این بنا از سال 1304 تا 1313 به طول انجامید اما سرانجام به دلیل فرونشست این بنا در سال 1343 مجدداً تخریب شد.
هوشنگ سیحون معروف به «مرد آثار ماندگار» و طراح بنای آرامگاه ابوعلی سینا، این بنا را بازطراحی و بازسازی کرد. بنای طراحی شده توسط هوشنگ سیحون آرامگاه کوروش کبیر را تداعی می کند.
اینک به همت بی وقفه حکیم خرمند توس هر ساله در پنجم اردیبهشت ماه مراسم بزرگداشت فردوسی برگزار می شود. بر اساس اسناد موجود، این روز به جای 4 اسفند که پایان شاهنامه فردوسی است، انتخاب شده است.
بهترین هدیه ما به دیگران این است که آنها را برای رسیدن به هدف تشویق کنیم و به آنها نشان دهیم که رویاهایشان قابل دستیابی است. به این ترتیب شما تنها نیستید. روی کمک «به ما پاسخ دهید» حساب کنید.
اگر به زندگی افراد موفق در ایران و جهان علاقه مند هستید می توانید قسمت زندگی افراد موفق را دنبال کنید.
اگر آشنا یا دوستی علاقه مند به زبان و ادبیات فارسی دارید، مقاله “فردوسی شاعر موفق منطقه توس” را با آنها به اشتراک بگذارید و در شناخت شخصیت بزرگ فردوسی سهیم باشید.
در نهایت اگر سوال یا پیشنهادی دارید در قسمت نظرات با ما در میان بگذارید.
امتیاز به این نوشته
فردوسی حماسه سرای بزرگ کشور ایران است. شاهنامه فردوسی بخشی از هویت فرهنگی ادبیات ایران است و سند افتخار ایران باستان را تشکیل می دهد.
فردوسی کیست؟
فردوسی یکی از قدیمی ترین شاعران ایرانی است. این شاعر بزرگ با قرار دادن حماسه های رزمندگان ایرانی در میان داستان های اصیل و کهن ایران، اثری جاودانه در ادبیات ما خلق کرد. اگر از ادبیات و فرهنگ ایرانی در جهان صحبت کنیم، بی شک فردوسی یکی از دلایل آن است. شاهنامه فردوسی در اعصار و قرون گذشته برگ زرینی از ادبیات ایران بوده و در آینده نیز خواهد بود.
فرهنگ و ادب ایران تاریخ قوی و پر افتخاری دارد. در طول قرون گذشته شاعران و غزلسرایان نامداری در ایران زندگی کرده اند و آثار ارزشمندی از ادبیات کهن ایران از خود به جای گذاشته اند. هر یک از آثار شاعران و نویسندگان ایرانی صفحه ای از سند بزرگداشت ایران در جهان محسوب می شود.
در این مقاله به معرفی فردوسی، مرور زندگینامه وی و بررسی اثر ارزشمند فردوسی، شاهنامه می پردازیم. اگرچه نام معروف فردوسی برای همه آشناست.
آنچه باید درباره فردوسی بدانید:
فردوسی کیست؟
منبع عکس: خبرگزاری تسنیم
ابوالقاسم حسن پور علی طوسی معروف به ابوالقاسم فردوسی حماسه سرای بزرگ ایرانی است. بخشی از فرهنگ و ادب غنی ایران افتخار خود را مدیون فردوسی است. نام فردوسی هرگاه از ادبیات حماسی ایران سخنی به میان میآید تداعی میشود. فردوسی با عشق به سرزمین ایران و با الهام از آموزه های دینی و اخلاقی آن شاهنامه، طولانی ترین منظومه حماسی تاریخ ایران را سروده است.
به جرات می توان گفت که فردوسی بزرگ ترین شاعر پارسی گوی جهان با شهرت فراوان است. متأسفانه از جزئیات زندگی فردوسی اطلاعات کافی در دست نیست. در زمان حیات حکیم ابوالقاسم فردوسی، آنچنان که باید، عظمت کار حماسی او روشن نشد. یک قرن پس از مرگ فردوسی، حکیم نظامی گنجوی به تحقیق و تألیف در مورد این شاعر برجسته حماسه سرا پرداخت و با مراجعه به محل زندگی و آرامگاه ابوالقاسم فردوسی توانست از زندگی و سبک زندگی وی اطلاعاتی به دست آورد.
حدود 100 سال پس از مرگ فردوسی، نظامی گنجوی با تحقیق در مورد حکیم طوس توانست اطلاعاتی درباره فردوسی در تاریخ ثبت کند.
فردوسی در گفتار لطیف و پرشور است. طبع لطیف و روحیه میهن دوستی فردوسی را در اشعار شاهنامه می توان دید. حکیم طوس عاشق سرزمین ایران و افسانه دلاوران آن بود. در اشعارش نه طنز، نه دروغ و نه تملق وجود دارد. ابوالقاسم فردوسی شاعر اخلاق مدار و فضیلت دوست ادبیات حماسی ایران است. شاهنامه را می توان اثر حماسی بی نظیری در شعر ایرانی نیز نامید.
در واقع آثار تأثیرگذار نظامی بر اساس شاهنامه فردوسی نوشته و الگوبرداری شده است. به همین دلیل منبع مناسبی برای آشنایی بیشتر با فردوسی هستند. آنچه درباره فردوسی بر همه مردم ایران و جهان آشکار است، جایگاه رفیع و تأثیرگذار این شاعر گرانقدر در فرهنگ و ادب فارسی است. در تقویم ملی ایران، بیست و پنجمین روز اردیبهشت ماه به نام این شاعر نامگذاری شده است و همزمان با این روز جشنهای مختلفی در گروههای فرهنگی سراسر ایران برگزار میشود. این روز همچنین روز جهانی فردوسی است.
زندگینامه فردوسی
منبع عکس: coca.ir
فردوسی در سال 319 هجری قمری برابر با 329 هجری قمری و 940 میلادی در روستای پاج طوس به دنیا آمد. پدر فردوسی در تابران توس دارای ثروت و موقعیت خوبی بود. خانواده فردوسی از دهقانان صاحب زمین و ثروت بودند و به همین دلیل فردوسی در دوران جوانی به راحتی زندگی می کرد.
امکانات مالی فردوسی باعث شد تا دوران جوانی خود را صرف مطالعه تاریخ و کسب علم کند. فردوسی هر چه بیشتر پیشرفت می کرد و تاریخ ایران را مطالعه می کرد، بیشتر به داستان ها و افسانه های کهن ایرانی علاقه مند می شد; تا جایی که تصمیم گرفت مجموعه ای وسیع از داستان های اساطیری ایرانی بنویسد. دوران کودکی فردوسی تقریباً همزمان با سلسله سامانیان بود و شاهان سامانی علاقه زیادی به ادبیات ایران داشتند.
منبع عکس: همشهری آنلاین
تاریخ دقیق ازدواج فردوسی در منابع ذکر نشده است. اما پسر فردوسی در سال 359 هجری قمری متولد شد. فردوسی دو فرزند، یک دختر و یک پسر داشت. که پسرش را در زمان حیاتش از دست داد.
تنظیم کتاب شاهنامه فردوسی حدود 30 سال طول کشید و در این مدت فردوسی تمام وقت خود را صرف تحقیق و نگارش این کتاب کرد. در طول سالیان زندگی فردوسی، ثروت او در راه شاهنامه نویسی و امرار معاش از بین رفت.
علیرغم ارزش فردوسی و شاهنامه برای ادبیات اصیل ایران، به دلیل نبود منابع موثق، اطلاعات مربوط به سال های مختلف وقایع زندگی این شاعر در هاله ای از ابهام قرار دارد. تاریخ های ذکر شده در منابع مختلف تقریبی است. سال آغاز نگارش شاهنامه به طور دقیق مشخص نیست. اما بنا بر روایت های مختلف، فردوسی بین سال های 370 تا 371 هجری قمری به نظم بخشیدن به شاهنامه پرداخت. اگرچه می توان با تأمل در زندگی فردوسی نتیجه گرفت، اما فردوسی از اوایل جوانی شعر می گفت.
منبع عکس: ایرنا
در سالهای بعد، پس از پایان ثروت فردوسی، چند تن از بزرگان خراسان به فردوسی کمک کردند تا کتاب او را به پایان برساند. اما پس از دوره سامانیان، غزنویان از حمایت فردوسی دست برداشتند. با استناد به منابع تاریخی، شالوده شاهنامه به دنبال شاهنامه ابومنصوری در ذهن فردوسی شکل گرفت. فردوسی در سال 400 هجری قمری در سن 71 سالگی چاپ جدیدی از شاهنامه را تصحیح کرد.
فردوسی علیرغم حمایت های علاقمندان به تاریخ و ادبیات کهن خراسان، در سال های پایانی عمرش مورد بی احترامی فراوان قرار گرفت و رها شد. یکی از دلایل این مشکل عدم لطف سلطان محمود غزنوی و دلیل دیگر شیعه بودن فردوسی بود. پذیرش شیعیان برای مسلمانان خراسان در زمان حیات فردوسی دشوار بود و به همین دلیل او را بیرون کردند.
از زمان مرگ فردوسی روایت دقیقی در دست نیست. در روایات مختلف فردوسی در حدود سال 397 هجری قمری یا 411 هجری قمری درگذشت. در شاهنامه به اعداد 76 و 81 مربوط به عمر فردوسی اشاره شده است. از اطلاعات موجود می توان نتیجه گرفت که فردوسی تقریباً 80 سال عمر کرده است.
قبر فردوسی کجاست؟
آدرس آرامگاه فردوسی: استان خراسان رضوی، 20 کیلومتری شمال غرب مشهد، شهرک توس، انتهای بلوار شاهنامه، جنب بلوار بهارستان (روی نقشه)
آرامگاه فردوسی امروزه در 20 کیلومتری شمال غربی شهر مشهد و در مسیر جاده کلات نادری و نزدیک به شهر تاریخی تابران و آرامگاه تاریخی هارونیه قرار دارد. روستای پاج (زادگاه فردوسی) امروزه به روستای فاز معروف است. امروزه این روستا در 28 کیلومتری آرامگاه وی قرار دارد.
منبع عکس: smarttiz.com
همانطور که در قسمت قبل اشاره کردیم، زمان دقیق درگذشت فردوسی مشخص نیست. اما مرگ او در شرایط سخت و نابسامانی مالی اتفاق افتاد. بر اساس گزارش های به جا مانده از نظامی گنجوی، مرگ فردوسی مصادف با تصمیم سلطان محمود غزنوی برای دلجویی از فردوسی و پرداخت پاداش سرودن شاهنامه به او بوده است.
فردوسی در سال 411 هجری قمری درگذشت. دفن فردوسی در قبرستان طوس ممنوع بود. زیرا در آن زمان دفن مسلمانان شیعه در این قبرستان ممنوع بود. سرانجام فردوسی را در حیاط خانه خود دفن کردند و یکی از حاکمان محلی غزنوی در محل قبر فردوسی بنایی ساخت. به مرور زمان این مقبره ویران شد. تا زمان سلطنت پهلوی در سال های 1307 تا 1313 به دستور رضا شاه پهلوی و توسط انجمن میراث فرهنگی آرامگاه فردوسی به طور کامل مرمت شد.
در سال 1313 همزمان با آیین هزاره فردوسی از ساختمان جدید آرامگاه فردوسی رونمایی شد. در سال 1348 هوشنگ سیحون، معمار برجسته ایرانی، طراحی آرامگاه را به پایان رساند و شکل کنونی آرامگاه فردوسی حاصل طراحی هوشنگ سیحون است.
منبع عکس: homsa.ir
سرستون قبر فردوسی از سنگ مرمر ساخته شده و ابعاد آن 1 متر در 1.5 متر طول و عرض و 50 سانتی متر ارتفاع دارد. اتاق بنای آرامگاه یک اتاق مرمر مربع است و اشعار شاهنامه در قسمت های مختلف آن نقش بسته است. در برخی از قسمتهای این تالار نشانههایی از معماری اصیل ایرانی از دوران هخامنشیان دیده میشود.
منابع عکس و عکاسان: zavaran.com، salamparvaz.com، نیما نجف زاده و مصطفی معراج
نمای بیرونی آرامگاه از بتن، سنگ و کاشی است و شباهت هایی با آرامگاه کوروش در پاسارگاد دارد. در محوطه آرامگاه فردوسی موزه و کتابخانه ساختند. که در آن آثار باستانی کشف شده در منطقه توس و نسخه های خطی نگهداری می شود.
قدم زدن در باغ زیبای آرامگاه توس و تماشای مجسمه باشکوه فردوسی بسیار لذت بخش است. در اطراف آرامگاه فردوسی که قدم می زنید با آرامگاهی ساده روبرو می شوید که مجسمه ای کوچک در بالای آن قرار دارد. که متعلق به شاعر برجسته شعر نو ایران مهدی اخوان سوم است.
در ۲۸ مهر ۱۳۹۸، محمدرضا شجریان، خسرو آواز ایران نیز در آرامگاه فردوسی به خاک سپرده شد.
منبع عکس: خبرگزاری ایمنا
امروزه با آشنایی جوانان نسل های جدید ایرانی با گنجینه های تاریخ ادبی ایران، لزوم حفظ آثار ملی و گنجینه های عظیم فرهنگی ایران بیشتر احساس می شود. فردوسی و اثر ماندگارش، شاهنامه، صفحات زرینی در کتاب ادب و فرهنگ ایران بوده و خواهد ماند.
فردوسی و سلطان محمود
منبع عکس: سایت شاهنامه
سالهای زندگی ابوالقاسم فردوسی مصادف با دوره سامانیان و غزنویان بود. فردوسی در دوره سامانیان روزهای خوشی را تجربه کرد. پس از اتمام شاهنامه، دوره حکومت غزنویان آغاز شده بود و جوانی و ثروت فردوسی نیز از بین رفت.
فردوسی شاهنامه را با الهام از حس عشق به ایران و اخلاق مداری آن نوشته و هیچ گاه تملق شاهان را به سفارش آن ننموده است. در دوران کهولت به دلیل فقر و با هدف بسط و حفظ شاهنامه با ویرایش بخشهایی از شاهنامه به دیدار سلطان محمود غزنوی غزنوی رفت. اما سلطان محمود غزنوی با او مانند فردوسی رفتار نمی کرد و شاهنامه را نور می دانست.
فردوسی شاهنامه را برای هیچ پادشاهی نفرستاد و تنها به دلیل فقر مالی و ترس از رها شدن کارش در پایان عمر، آن را به دربار سلطان محمود غزنوی فرستاد.
در برخی روایات، دلیل مخالفت سلطان محمود غزنوی با فردوسی، گرایش فردوسی به مذهب شیعه است. تهمت و حسادت نسبت به درباریان سلطان محمود نیز از دیگر دلایل بی توجهی فردوسی ذکر شده است. سلطان محمود، پهلوان افسانه ای شاهنامه، طبق روایات، رستم را بی ارزش توصیف کرده و دلاوران سپاه او را بسیار شجاع تر از رستم خوانده است.
فردوسی از بی تفاوتی سلطان محمود بسیار خشمگین شد، ابیاتی در محکومیت او نوشت، سپس غزنین را ترک کرد و به شهرهایی چون هرات، ری و طبرستان گریخت.
منبع عکس: smarttiz.com
سرانجام پس از چند سال سلطان محمود از رفتار خود نسبت به فردوسی پشیمان شد و برای دلجویی از او قاصدی را با ثواب به طوس فرستاد. اما متأسفانه قاصد سلطان محمود به تشییع جنازه فردوسی رسید. پس از آن دختر فردوسی هدیه سلطان محمود را نپذیرفت و او را بازگرداند.
آثار فردوسی
فردوسی در زمان حیات خود اثری خلق کرد که تأثیر آن بر فرهنگ و تاریخ ادبیات ایران از هزاران کتاب فراتر رفت. شاهنامه فردوسی اثری منظوم در بیش از 60000 بیت است که شامل سه دوره اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. در سرتاسر کتاب شاهنامه خیر و شر، حق و باطل، حق و باطل در نبردی دائمی هستند.
منبع عکس: iranketab.ir
شاهنامه بخشی از هویت و فرهنگ ملی ایرانیان است. قهرمانان و افسانه های ملی ایران در اشعار شاهنامه متولد می شوند و نبرد با شر و فساد را آغاز می کنند. شاهنامه فردوسی در طول سالیان متمادی سنت و فرهنگ ایرانی را حفظ کرده و به نسل امروز منتقل کرده است.
فردوسی در پایان شاهنامه به زیبایی تمام آثار خود را توصیف می کند. به گفته فردوسی، شاهنامه اثری استوار از فرهنگ ایرانی است که پیکره فرهنگ ایرانی را همچون کاخی عظیم زنده نگه می دارد. فردوسی در این دو بیت به زمان نگارش اثر خود نیز اشاره کرده است.
من در این سی سال رنج زیادی کشیدم
من نظم قصری بزرگ را کشف کردم که باد و باران بر آن تأثیر نمی گذارد.
اهمیت شاهنامه تنها به دلیل جنبه ادبی این اثر نیست. این اثر را میتوان بهعنوان شناسنامه مکتوب نیاکان ایرانی توصیف کرد. با مطالعه دقیق شاهنامه به غنای فرهنگ و تمدن ایران باستان پی می بریم. خود فردوسی نام شاهنامه را بر اثر خود نگذاشته و به دلیل شرح مفصل پادشاهان دوره های مختلف در این کتاب، این نام پس از مرگ فردوسی بر کتاب او گذاشته شده است.
عکاس: محسن اسماعیل زاده
در شاهنامه قهرمانان ملی و رزمندگان افسانه ای در برابر بی عدالتی ایستاده اند و دلیل این مقاومت عقل و خرد است. به گفته فردوسی انسان های خوب هرگز در برابر ظلم سر فرود نمی آورند و از فداکاری نمی ترسند.
مقاومت کاوه آهنگر در برابر ضحاک، مبارزه سیاوش با سودابه، نبرد رستم و سهراب، رویارویی اسفندیار و سیاوش و داستان زال و رودابه از برجسته ترین نمونه های داستان های فردوسی در شاهنامه است. که بسیاری از نویسندگان، شاعران، نمایشنامه نویسان و شاعران این داستان ها را سرچشمه آثار خود قرار داده اند. شاهنامه فردوسی از آغاز هنر نمایش در ایران منبع خوبی برای علاقه مندان به خلق آثار نمایشی بوده است و هنرمندان بزرگی با الهام از شاهنامه بهترین آثار خود را خلق کرده اند.
محتوای شاهنامه مبتنی بر آزادی مردم ایران است. پهلوانان شاهنامه مانند فریدون، سیاوش، کی خسرو، رستم، گودرز، کاوه، سهراب، اسفندیار و افراسیاب نیز در جنگی دائمی برای ادعای آزادی هستند.
نسخه قدیمی شاهنامه در کتابخانه آستان قدس منبع عکس: خبرگزاری مهر
فردوسی از پیروان اسلام بود. او به پیامبر اسلام (ص) و امامان شیعه عشق می ورزید و بخش هایی از شاهنامه را در ستایش آنان می نوشت. برخی از مورخان معتقدند که فردوسی در نگارش شاهنامه و شیوه حماسی خود در این اثر، ادامه شاعرانی چون مسعودی مروزی و تقیحی طوسی بوده است. که قبل از فردوسی سعی در نظم بخشیدن به تاریخ ایران داشتند; اما کار آنها ناتمام ماند.
«شاهنامه ابومنصوری» و «شاهنامه دهیکی» مهمترین منابع فردوسی در خلق شاهنامه هستند.
مورخان سرگذشت ابومنصور معروف به «شاهنامه ابومنصوری» را منبع اصلی فردوسی در سرودن شاهنامه می دانند. این یک اثر منثور است و هیچ نسخه ای وجود ندارد. تنها در دست نوشته های باقی مانده از شاهنامه فردوسی، 15 صفحه از مقدمه شاهنامه ابومنصوری آمده است. البته قبل از فردوسی دهقی طوسی شروع به تنظیم شاهنامه ای بر اساس نسخه بازمانده از شاهنامه ابومنصوری کرده بود. او همچنین حدود 1000 بیت سروده است. اما او در جوانی کشته شد و کتاب او منبع فردوسی برای نگارش شاهنامه شد. به همین دلیل می توان «شاهنامه دقیق» را منبع مهمی برای نگارش شاهنامه فردوسی دانست. پس از فردوسی شاعران بسیاری تحت تأثیر شاهنامه به خلق آثار حماسی پرداختند. از جمله «پنج گنج» نظامی گنجوی و «خاوران نامه» اثر ابن حسام خوسفی.
عشق در شاهنامه هم هست; حتی اگر فردوسی همیشه زبان حماسی را برای توصیف عشق انتخاب کند. یکی دیگر از ویژگی های شاهنامه مصور بودن اشعار آن است. فردوسی جزئیات وقایع را چنان دقیق در اشعار خود به تصویر می کشد که خواننده خود را در کنار قهرمان شاهنامه می بیند. این نکته تفاوت شاهنامه با دیگر آثار اقتباس شده از آن را تشکیل می دهد.
موسیقی اشعار فردوسی نیز بسیار جذاب است. انتخاب مناسب وزن و قافیه بر لحن حماسی اشعار می افزاید. انواع شگردهای ادبی با زبانی شیوا و ملموس در شاهنامه به کار رفته است. اغراق های مفصل، مقایسه های بدیع و ترسیم طبیعت در شاهنامه کاملاً هنرمندانه به کار رفته است.
نسخه شاهنامه در موزه آستان قدس، منبع عکس: ایرنا
شاهنامه دارای سه بخش کلی است که شامل سه دوره اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. حکیم توس تاریخ ایران باستان را از آغاز تمدن ایران تا انقراض حکومت ساسانیان توسط اعراب در شاهنامه به تصویر می کشد.
فردوسی در دوره اساطیری شاهنامه از زمان پادشاه کیومرث تا ظهور فریدون را با زبان شعر توصیف می کند. در این دوره ایرانیان درگیر جنگ داخلی بودند و حذف دیوان که کنایه ای از بومیان فلات ایران است، بزرگترین دغدغه پادشاهان ایران بود. پادشاهان این زمان کیومرث، هوشنگ، ثمورث و جمشید بودند. اما با پیروزی ضحاک خونخوار، دوره هزار ساله ظلم و ستم آغاز می شود; اما سرانجام با قیام کاوه آهنگر و یارانش ضحاک از بین رفت و به دوره پهلوی رسیدیم. در دوره اساطیری، کشف آتش، جداسازی آهن از سنگ، ریسندگی و بافندگی و همچنین کشاورزی اختراع شد.
با پیروزی فریدون بر ضحاک دوره پهلوانی شاهنامه آغاز می شود. در این دوره جنگ ایران و توران آغاز شد. جنگجویان برجسته شاهنامه در این دوره ظهور کردند و شاهان کیانی به قدرت رسیدند. از پادشاهان این دوره می توان به کیقباد، کیکاووس، کیخسرو، لهراسب و غستاسب اشاره کرد و جنگاورانی چون زال، رستم، گودرز، توس، بیژن و سهراب در سپاه شاهان می جنگیدند.
شاهنامه فردوسی شاهان و جنگاوران ایران باستان و جنگ های آنان را در قالب داستان های حماسی به سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی به تصویر می کشد.
در زمان پهلوی سیاوش پسر کیکاووس به دست افراسیاب کشته شد و رستم به دلیل خونخواهی او به توران رفت و افراسیاب را برانداخت. «زرتشت» پیامبر ایرانیان در زمان گشتاسب ظهور می کند و اسفندیار به دست رستم کشته می شود. دوران پهلوی با مرگ رستم به دست برادر خبیثش «شغاد» و روی کار آمدن بهمن پسر اسفندیار به پایان می رسد. بهمن سیستان را پس از مرگ پدرش با خاک یکسان می کند.
دوره تاریخی شاهنامه با روی کار آمدن بهمن آغاز می شود و با پادشاهی های همایی، داراب و دارا ادامه می یابد. دارا همان داریوش سوم است که در حمله اسکندر مقدونی به ایران کشته شد. در شاهنامه دوران ظهور اشکانیان تا شکست اسکندر مقدونی در ابیاتی کوتاه نوشته شده و سپس به آغاز حکومت ساسانیان پرداخته شده است.
شاهنامه فردوسی با حمله اعراب به ایران و پیروزی آنان بر ساسانیان به پایان می رسد. ابیات شاهنامه در طول زمان بدون تغییر باقی مانده است.
در سال های پس از مرگ فردوسی، دست نوشته های مختلفی توسط پادشاهان ایران در زمان های مختلف تهیه و طبقه بندی شد که بقایای آن ها امروزه در موزه های مهم جهان نگهداری می شود. یکی از معروف ترین نسخه های شاهنامه، «شاهنامه طهماسب» یا «شاهنامه شاه طهماسب» متعلق به قرن دهم است. این مجموعه اثر نقاشان و خوشنویسان عصر صفویه با نقاشی و خط نستعلیق زیبا می باشد. سالها بعد این نسخه از شاهنامه توسط دربار صفوی به عثمانیان هدیه شد و تا اوایل قرن نوزدهم در دربار عثمانی باقی ماند.
در سال 1903 شاهنامه طهماسب که مالک خصوصی داشت در موزه هنرهای تزیینی به نمایش گذاشته شد. این کتاب در سالهای بعد در حراجهای مختلف به حراج گذاشته شد و امروزه هر قسمت در موزههای مختلف و توسط مجموعهداران خصوصی نگهداری میشود. امروز 118 صفحه از شاهنامه طهماسب در موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری می شود و موزه های نیویورک انگلستان و دوحه قطر بخش هایی از این کتاب را حفظ کرده اند. در سال 1392 نسخه چاپی شاهنامه طهماسب در تهران رونمایی شد.
بیشتر نسخه های موجود شاهنامه با مقدمه منثور شاهنامه ابومنصوری آغاز می شود. 15 نسخه خطی شاهنامه در موزه ایروان وجود دارد. در کشورهای هند، انگلستان، آمریکا، آلمان و روسیه نمونههایی از شاهنامههای دستنویس توسط خاورشناسان گردآوری شده است. اما وجود قدیمی ترین نسخه خطی شاهنامه فردوسی توسط شاهنامه پژوهان فلورانس ایتالیا تایید شده است. اولین چاپ شاهنامه فردوسی از سنگ ساخته شد.
اگرچه شاهنامه فردوسی بیش از 1000 سال قدمت دارد، اما این کتاب برای مردم ایران دلنشین و قابل درک است و همانطور که فردوسی پیش بینی کرده است، این اثر بیرحمانه و استوار عامل انحطاط زبان فارسی در جهان است.
قدیمی ترین نسخه شاهنامه در ایتالیا منبع عکس: wisgoon.com
در این مقاله با حماسه سرای ایرانی ابوالقاسم فردوسی طوسی آشنا شدید. اگر نظری در مورد این شاعر بزرگ و آثارش دارید، نظر خود را با ما و دیگر کاربران کجارو در میان بگذارید.
سوالات رایج
فردوسی در چه سالی و در کجا به دنیا آمد؟
فردوسی در سال 319 هجری قمری برابر با 329 هجری قمری و 940 میلادی در روستای پاج طوس به دنیا آمد.
کدام روز در تقویم ملی به نام فردوسی نامگذاری شده است؟
25 می (14 اردیبهشت) نیز روز جهانی فردوسی است.
بازگرداندن نظم به شاهنامه چقدر طول کشید؟
در حدود 30 سال
قبر فردوسی کجاست؟
20 کیلومتری شمال غربی شهر مشهد در شهرک توس
منبع عکس روی جلد: ایرنا